سلام...
دردِ دل امروز رو به فارسی مینویسم...چون این نوشته مخاطبای خیلی زیادی داره...
این درد دل با تمــــــام مطالب مشابهم فرق دارد...چون دردش بیشتر است و دلـش خونین تر....
در این فضای مجازی در اطراف من کسانی زندگی میکنند که آنچه نشان میدهند نیستند...سرتاپا ادعا ولی کلیتشان در شهوات و خودپرستی غرقند...
همه را نمی گویم....اشتباه نشود....این مطلب برای عبرت گرفتن است...برخی دختران و پسران مجرد و (ظاهراً) مذهبی ما فرقشان با بد حجابها و غیرمذهبی های توی خیابان این است: بدحجابهاو غیر مذهبی ها...توی خیابان خود نمایی میکنند...توی خیابان شهوترانی میکنند....توی خیابان هر آنچه هستند نشان میدهند و همه هم به چشم کافر نگاهشان میکنند...ازشون انتقاد میکنند ولی جوونای (ظاهراً ) مذهبی ما و مدّعی ما در فضای مجازی شهوترانی میکنند...به جای اینکه تو خیابون عشوه بیاند و پسرا نگاهشون کنند...میان وبلاگ میزنن ...کلوب درست میکنند...آکانت فیس نما میسازند...فیس بوک میسازند و به این صورت آقایون مجرد میان نظر میدن و هر دو لذت می برند....
زیبا می نویسند نه با هدف عبرت گرفتن خواننده ها...بلکه بخاطر اینکه خواننده جذب شود و بخواند و نظر بدهد و از آنها خوششان بیاید...
به هر کس بگی تو چنین قصدی داری در نگاه اول کاملاً رد میکنه! اما ته دل را که وا میرسی...همین است و غیر این نیست!....
هر از چند گاهی...حوصله اشان سر میرود و برای امام زمان (عج) شعر مینویسند و از خدا و پیغمبر حدیث میگذارند...بعد آقایون هم میان نظر میدن....میگن : به به ...چقدر زیبا مینویسی...چه دُمی عجب پایی...و تازه میگویند که افرادی مثل شما خیلی کمند....قدر خودتو بدون.. و تهشم اگه روشون شد تو نظر عمومی و اگر نشد خصوصی گل میذارن و...بله...
خلاصه حسابی منو یاد جریان روباه و زاغ سال سوم دبستان میندازن...
براستی مارا چه شده است؟ بعضی ها خیال میکنند چون من خودم بازدید کننده ندارم اینچیزا رو میگم...اما حقیقتاً اینجور نیست...فرقی ندارد آنچنان که کسی بیاید به من سر بزند یا نه...اگر کسی مشتری این وبلاگه و نظر هم میده(که متوجه بشم میاد میبینه)...و فکر میکنه من بخاطر کمبود بازدید این حرفهارو زدم...بره تا یه هفته نیاد ...و بعد یه هفته ببینه من همون روزی دو مطلبو گذاشتم و فرقی نکرده...
من میگم اگر شهوت مارا اذیت میکند...بریم ازدواج کنیم...نه اینکه به نام ائمه و اسلام و مذهب بیایم اینجا خودمونو تخلیه کنیم....
امام زمان (عج) از اون بدحجاب توی خیابون به اندازه من مدّعی بچه مذهبی توقع نداره....وای برمن که اگر اینها را مینویسم و عامل نیستم...وای بر تو اگر اینها را میخوانی و عامل نمیشوی...
آشنا درگیر و دلبسته احدی (مونث) نیست و هر کس خیال کرده میتواند با روشی خاص (غیر روش خدایی) اورا مجذوب کند...کور خوانده...
گریه میکنم...گریه میکنم...چرا گریه نکنم؟ در حالیکه...
...وَقَدْخَفَقَتْ عِنْدَ رَاْسی اَجْنِحَه الْمَوْتِ فَمالی لا اَبْکی اَبْکی لِخُروُجِ
در حالی که مرگ بالهای خود را بر سرم گسترده پس چرا گریه نکنم؟ گریه کنم برای جان دادنم
نَفْسی اَبْکی لِظُلْمَةِ قَبْری اَبْکی لِضیقِ لَحَدی اَبْکی لِسُؤالِ مُنْکَر
گریه کنم برای تاریکی قبرم، گریه کنم برای تنگی لحدم، گریه کنم برای سوال نکیر
وَنَکیر اِیای اَبْکی لِخُروُجی مِنْ قَبْری عُرْیاناً ذَلیلاً حامِلاً ثِقْلی
و منکر از من، گریه کنم برای بیرون آمدنم از قبر برهنه و خوار که بار سنگینم را
عَلی ظَهْری اَنْظُرُ مَرَّةً عَنْ یمینی وَاُخْری عَنْ شِمالی اِذِ الْخَلائِقُ
به پشتم بار کرده. یکبار از طرف راستم بنگرم و بار دیگر از طرف چپ و هریک از خلایق را
فی شَاْن غَیرِ شَاْنی لِکُلِّ امْرِئ مِنْهُمْ یوْمَئِذ شَاْنٌ یغْنیهِ وُجوُهٌ
در کاری غیر از کار خود ببینم. برای هر یک از آنها در آن روز کاری است که به خود مشغولش دارد چهرههایی
یوْمَئِذ مُسْفِرَةٌ ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ وَوُجوُهٌ یوْمَئِذ عَلَیها غَبَرَةٌ تَرْهَقُها قَتَرَةٌ وَذِلَّه
در آن روز گشاده و خندان و شادمانند و چهرههایی در آن روز غبارآلود است و سیاهی و خواری آنها را فراگرفته
پاسخ:
عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست....
پاسخ:
چیه؟ نکنه دردِ دل من دلِ شمارو یه درد میاره؟
پاسخ:
من که به کار خودم ادامه میدم...
بعدشم...مگر اصلاً شما کی هستید؟ یا این نوشته را خطاب به خود میدانید؟
اگر شما هم جزء مخاطبین این نوشته اید که انشالله خودتونو اصلاح کنید و اگر هم نیستید...خواه پند گیرید خواه ملال...
در نهایت...مگه من دروغ میگم؟ نیست اینجور؟
پاسخ:
آفرین...
پس من عاصی هم آدمم...دوست و رفیقیم ندارم بشینه به حرفام گوش بده...لذا گاهی این وبلاگارو میبینم دلم به درد میاد...میام اینجا یه خورده دردِ دل میکنم....
از نظر جنابعالی اشکال که نداره؟
پاسخ:
منم گاهی بعضی خانم ها میامدن نظر میدادن و گل هم میذاشتن...
و تایید نکردم که بفهمند این وبلاگ برای انها نیست و گل آنها برای نویسنده اصلاً مهم نیست...حتی گاهی منزجر کننده است...
بعد از مدتی دیگه فهمیدند در این وبلاگ چجور باید نظر بدهند...و نویسنده هدفش این نیست...که کسی بهش بخواد محبت کنه...
و اعلام کردم به طور رسمی....این وبلاگ برای این است که بیاید و بخوانید و دمی به یاد خدا بیفتید و هیـــــــچ هدف خاص دیگری را دنبال نمیکند...
امروز دیگر فقط می آیند و میخوانند و میروند و یا اگر لطف کنند با ادب و احترام نظری مینویسند و مانیز با همان احترام جوابشون رو میدیم...
والحمدلله ربّ العالمین...نه دل میدیم نه قلوه میگیریم!
این روش من بود...
کسایی که میخواستند با نویسنده دوست شوند رفتند پی کارشان و کسانی که به عشق خدا و یک لحظه یاد خدا می آمدند...هنوز هم می آیند...
پاسخ:
شما نمی دانید ...تبدیل می شود به دل دادن و قلوه گرفتن...اینا تجربه شده....
حالا خواه بخواهید بپذیرید خواه نپذیرید...من با جنس مذکر و احساساتش کاملاً آشنام...
میدونم که میشه...
90% میشه!
التماس دعا
پاسخ:
منو ببخشید اگر عصبانی میشم...
اما گاهی باید محکم حرف زد...چاره ای نیست...
پاسخ:
همبن است...
میخواستم کلاه شیطان را که بر سر ماها میگذاره رو نشون بدم!
پاسخ:
شما کی هستید؟
خودتون تشخیص بدید....
پاسخ:
انشالله که نباشید...
خودتان را بسنجید و درونتان را نگاه کنید...
پاسخ:
نه هر کس...
ممکنه کسیو بشناسم بگم شما مخاطب نیستی....
پاسخ:
بله...خیلی جاها که خیلیا فکر میکنن کسی رو نمیشه شناخت...میشه! اما این شناخت برای هر کس ممکن نیست....
پاسخ:
مخاطب بنده بچه مذهبی ها هستن که اخلاص ندارن...
بچه مذهبی ها ظرفیت دارن!
باید یه خورده تلنگر بخورن...
پاسخ:
سلام علیکم بزرگوار...
هر نهی از منکری زمانی میتواند صورت بگیرد که شخص خودش به آن منکر مبتلا نباشد...
و حقیر با اینکه معتقدم خودم سرتاپا گناهم...ولی به این گناه الحمدلله مبتلا نیستم هرچند انّ النّفس لامّارة بالســـوء الّا ما رحم ربّی...
و لذا برای جلوگیری از غرق شدن جوانان در ورطه وابستگی به جنس مخالف این را گفتم که در اول مسیر بفهمند و بهوش باشند...!
عرض کردم برای همه نیست...چون میدانستم کسانی مثل شما هم هستند و اگر گل بگذارند صرفاً برای احترام است نه مساله دیگری!
ترس ازینکه شیطان مغرورم کند، مرا از انذار باز نمی دارد...
مولایمان امام مهدی (عج) به شیخ مفید فرمودند: «تنها چیزی که رابطه ما را با شیعیان قطع نموده و از
آنان پوشیده میدارد، همانا چیزهای ناخوشایندی است که از شیعیان به ما
میرسد و خوشایند ما نیست و از آنها انتظار نمیرود»...
بزرگوار....بگذارید بفهمند و بترسند...که دنیا به خسران عقبی نیرزد...
http://sayberi174.ir/sound/onlin/BeTaha.mp3
محتاجیم به دعا
پاسخ:
بسیار زیبا بود....و درد آور...
انشالله تمام زندگیتان مهدوی شود...
حقیر را هم فراموش نکنید و سلامم را به آقا برسانید.
پاسخ:
سلام علیکم...
الحمدلله....
انشالله عبرت بگیریم...
اخلاص کم است! چقدر داد بزنم؟
پاسخ:
انشاالله...
فقط یه لطفی بکنید نظر که می دید آدرس وبلاگتونم اگر ممکنه بنویسید
ممنون میشم...
عاشقی است
با خود دار...