الــــهــی نگـــاهــی

الــــهــی  نگـــاهــی

ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا
حلوا به کسی ده که محبت نچشیدست
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
آواز خدا همیشه در گوش دل است
کو دل که دهد گوش به آواز خدا؟
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
بشوی اوراق اگر همدرس مایـے
که علم عشق در دفتر نباشد
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نیـے جان من،خطا این جاست

قرآن

معرفی کتاب

کانال تلگرام الهی نگاهی

بایگانی

۱۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

بعضی ها رو دیدید یکم اعتماد بنفسشون باعث شده زیادی به قدرتها و انرژی های درونی خودشون ایمان داشته باشند،؟ در حالیکه یک ذره هم از خودشون چیزی ندارن و اگر خدا نمیخواست اصلاً نیست می شدن؟

نمیگم ما قدرت و اختیار نداریم ولی حرفم اینه که دید باید درست باشه! باید آدم بدونه اگر به مقام بالایی رسید...لطف پروردگارش بوده و اگر به پرتگاهی افتاد خودش از رحمت حق دور شده...وگرنه جاذبه رحمانی خداوند همه مخلوقاتو به سمت خود میکشونه...دیگه خیـــــــــلی باید فراری باشیم و اسیر نفس که باز بریم خودمونو بندازیم تو چاه...دید باید درست باشه!

اگر مدرک دکترا دارم ...مهندسی یا مقام وزارت ....نباید با این لفظ بگم: دکتر شدم! مهندس شدم! وزیر شدم!...مردم رئیس جمهورم کردن...شاه دستور داد نخست وزیر شدم یا....اونی که خدا رو مسبب الاسباب میدونه همیشه از واژه ان شــــاء الله استفاده میکنه و بعلاوه هــــــــر خیری که بهش میرسه رو از خدا میدونه! و ابایی ندارد از استفاده این طرز بیان در هیچ کجا: خدا منو دکتر کرد...خدا توفیق داد وزیر بشیم...خواست خدا بود که رئیس جمهور شدم و....

مثالی بزنم:

یک مرد کشاورزی رو دیدم که یک بز داشت و هر روز افسار این بز رو میگرفت و همراه خودش میبرد سر زمین. نگاه کردم دیدم این بز انگار با افسارش خیلی ور میره، خودشو به اون میزنه...اصن جوری نگاش میکنه انگار علاقه زیادی به افسارش داره...پرسیدم که دلیل این علاقت چیه؟ اینکه یه افسار ساده بیشتر نیست! جواب داد: نه این یک افسار ساده نیست...این هر روز صبح گردن منو میکشه میکشه میبره به یه سبزه زاری که پر از علفه و اونجا چرا میکنم...به همین خاطر خیلی دوسش دارم! 

حکایت بعضی مادی گراهاست! مثل این بزه که فقط همین افسارو میبینه و کشاورز زحمت کش رو نمیبینه که اونو میبره...اینها هم همین اسباب دنیا رو میبینن و بعد میان مستند میسازن قانون جاذبه!------> اگر به نیروی درون خودت اعتماد کنی و انرژی اطرافت را جذب کنی به هر چه میخواهی میرسی....!!!! جالب است نمی گوید منشاء و تولید کننده اصلی این نیروی درونی و آن انرژی خارجی چیست؟!!

الهی ! نه من آنم؛که ز فیض نگهت چشم بپوشم،

نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی ؛ در اگرباز نگردد ،

نروم باز به جایی؛ پشت دیوار نشینم ، چو گدا برسرراهی؛

 کس به غیر از تو نخواهم ، چه بخواهی چه نخواهی ؛

بازکن در،که جز این خانه مرانیست پناهی...

+دعا بفرمایید!

آیه  داریم سوره عبس، "فلینظر الانسان الی طعامه" یعنی آدم نگاه به طعامش کند....

علماء بعضی این رو اینجور تفسیر کردن "فلینظر الانسان الی علمه"...چون علم هم غذای روحه و این آیه فقط به بعد جسمانی ما اشاره ندارد و بعلاوه بیشتر خطابهای قرآن با "انسان" برای تاکید در مباحث روحانیه نه جسمانی!
آدم باید دقت کند اولاً علم با دانسته ها فرق دارد. یعنی علم یک بعد عملی هم دارد که اگر همراهش نباشد تکمیل نمی شود. اگر من عقرب را دیدم مار را دیدم و پایم لنگ بود و مرا گزید، دیگر نباید سرزنش کنید...درسته که میدانستم لکن نتوانستم از خطر دور شوم! ثانیاً تو تعقیبات نماز عصر یک دعایی هست "...اعوذ بالله...من علم لا ینفع" خدایا به تو پناه میبرم از علمی که سودی نرساند. حضرت علی (ع) فرمودند:

"رُبّ عالِمٍ قد قَتَله جَهْلُه"
چه بسا درس‌خوانده‌ای که جهالتِ او, او را به هلاکت رسانده!

ما علم می آموزیم که در راه بندگی خدا خرجش کنیم و اگر غیر این باشد باید اصلاح کنیم خودمون رو و از خدا بخوایم مارا از گمراهی نجات بده...شیطان بعد عملی علم ما را نشانه گرفته...برای همین است خیلی ها میدونن فلان کار گناهه بده ولی انجامش میدن! اگر دست و پا بسته بود، چشم و گوش خطر را میبیند ولی مشکل حل نمی شود...چشم و گوش من عادی میبیند، چشم شما با ذره بین میبیند و یک متخصص هم با میکروسکوپ اصلاً میبیند ولی تا ماها اهل عمل نباشیم کار نمی شود!


3 توصیه: اولاً ما داریم میگیم «اللهمّ ما بِنا مِن نعمةٍ فَمِنک» یعنی خدایا هرچه نعمت داریم از توست پس کسی نکه "من" درس خوندم دکتر شدم یا "من" زحمت کشیدم پولدار شدم و اگر گفته بود استغفار کنه! ثانیاً پناه ببریم به خدا از علمی که سود نمیرساند و بخواهیم ازش مارا در عرصه عمل قوی کند (قوّ علی خدمتک جوارحی...) ثالثاً راه سود بخشیدن به علم روی آوردن به قرآن است! (و ننزّل من القرآن ما هو شفــاء و رحمة...)! ممکن است شما دارو مصرف کنی و بهتر نشوی ولی ممکن نیست به قرآن عمل کنی و شفا پیدا نکنی!

التماس دعا

بسم الله الرّحمن الرّحیم

استغفار از ذنوب نه بدین معناست که از خدا بخوایم اگر صرفاً کار بدی کردیم ببخشد....گاهی کار مباح است ولی مارا به یک چیزی غیر خدا و اوامر الهی مشغول میکند، فلذا این است که بخوایم مارو به خاطر تمــــــــــــــام لحظاتی که از یادش غافل بودیم و به سمتش نرفتیم بیامرزد! ممکن است همصحبتی داشتیم که ما را غافل کرد، یک سریال تلویزیونی دیدیم که مارا به دنیای دیگر برد، یک ساعتی یک جایی نشستیم که همه اش حرف از دنیا و ابناء دنیا بود، به یک وبلاگی رفتم که با نوشته اش (فکر) مرا برای لحظاتی از اصل دور کرد و....

اَللّهُمَّ لا تَکِلْنی اِلی نَفْسی طَرْفَهَ عَینٍ اَبَداً

خدایا من را به اندازه پلک برهم زدنی به خودم وا مگذار



دو پشت زمینه زیـبا برای دسکتاپ

الله

الله2



باتشکر از:http://shiawallpapers.ir

بعد از ظهری داشتم تو یکی ازین وبلاگها میگشتم دیدم یک نفر تو قرن 21 هنوز داره میگه: ماکه خدایی نمیبینیم و اثبات شدنی نیست و حتی از آثارش هم نمیشود بهش رسید.....

ازین حرفا! پاسخی برایش داشتم که بد ندونستم اینجا هم بنویسم....

ببینید این آقایی که نمیدونم چند سالشون هستو این حرفو زدن و امثال ایشون که تفکر این چنینی دارند رو باید اینجور و با مثال جواب داد بهشون:

شما اشکال کارتون اینکه خدا رو از خود سوا و جدا میدونید! بدین معنا که ذهنتان میخواهد تفکیک کند بین خود و خدا! درحالی که اینچنین نیست! خداوند احد است! اصلاً در اصل کسی غیر از او و جدای از او نمیتونه باشه!اینکه ما میگوییم خدا یکیست بدین معناست اصولاً که اصلاً چیزی بغیر او و جدای از او نیست! شما خودت را داری انکار میکنی اول بعد خدارا! اگر توانستی بگویی "من نیستم" پس میتوانی بگویی "خدا هم نیست!"...اگر "من" را جدای از "خدا" دانستی پس آن دیگر خدا نیست! خدا از مخلوقش جدا نیست! وجود مخلوق دلیل بر وجود خالق است! ....حالا بروید جلو آینه لطفاً و خوب نگاه کنید ببینید کسی هست یا نه!

مثال میزنم:

یک زمانی شما داری فکر میکنی با خودت و در ذهنت تصویرسازی میکنی....مثلاً داری به این می اندیشی که گربه ای دنبال یه موشی کرده تا او را بگیرد و بخورد....حالا سوال! آیا این موش یا گربه شخصیت جدایی از شما دارد و میتواند بگوید "من صاحبم (شمایی که فکر میکنی) را قبول ندارم چون نمیبینمش؟"ممکن است شما اگر این سوال این موش یا گربه را بشنوی خنده ات بگیرد و بگویی "اصلاً من تورا در ذهنم ساختم حالا چطور برای خودت مستقل شدی؟" موش و گربه جدای از شما نیستند هرچند با تمامیت شما مساوی نیستند! فقط یک ساخته ذهن شمایند!

فلذا ما هم جدای از خدا نیستیم هرچند با او مساوی نیستیم!


والسلام علی من اتبع الهدی

انسان یا گول شیطان را می خورد یا گول کرم خدا را...

بر عفو مکن تکیه که هرگز نبود

ناکرده چو کرده، کرده چون ناکرده!

مولای خوبان علی (ع) فرمودند:

مردم خوابند، وقتی میمیرند بیدار می شود!


یه زمانی دوتا برادر در کلبه ای کنار هم خوابیده بودند و در خواب و رویا بودند...یکی خواب میدید که سگی او را دنبال کرده و هرجا میرود رهایش نمیکند و هی میخواهد بهش آسیب رساند در حالی که او فرار میکرد...دیگری خواب میدید که با دختری قرار ازدواج گذاشته و امروز روز عروسیشان است و مراسم و جشنی برپاست...در همین حال مادر وارد کلبه می شود و آن دو تا را بیدار میکند، آهای آهای پاشید...صبح شده! برید سراغ زمین....اون دو برادر هر دو یک حال نداشتند، اولی که سختی گذرانده بود الان خوشحال بود و دومی ناراحت بود چون در خواب فکر میکرد آن روزگار و مراسم حقیقت است...

سوره جمعه آیه هشتم:

قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَی عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ

بگو: همانا مرگی که از آن فرار می کنید قطعاً به شما خواهد رسید،

سپس به سوی دانای نهان و آشکار بازگردانده می شوید،

آن گاه شما را از آنچه انجام می دادید با خبر خواهد کرد.


الیس الصّبح بقریب؟

عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدای

ما همه بنده و این قوم خداوندانند

Flash Required

Flash is required to view this media. Download Here.