خداوندا...
نمی خواهم...!!!
همه دنیا و زیباییش را بسِتان...
نمی خواهم...
همه شبهای تنهاییش را بستان...
نمی خواهم...
خداوندا من از این خاک عالم ساز عالم گیر تنها...
یک تو را خواهم...
همین بس...
بی خیـــال هرچه بودست وبیاید...
بگذر از من...
بگذر از من...
اینک اینجا با تمام جان خود فریاد میدارم...
خدایـــــــا...
جان من!
با من مدارا کن...
مرا در خود رها کن...
من نه آن هستم که اینجا خانه سازم...
بگذر از من...
بگذر ازمن...
من نـــــــــــــــمیــــــــــــخــــــــواهــــــم...
نمی خواهم...!!!
همه دنیا و زیباییش را بسِتان...
نمی خواهم...
همه شبهای تنهاییش را بستان...
نمی خواهم...
خداوندا من از این خاک عالم ساز عالم گیر تنها...
یک تو را خواهم...
همین بس...
بی خیـــال هرچه بودست وبیاید...
بگذر از من...
بگذر از من...
اینک اینجا با تمام جان خود فریاد میدارم...
خدایـــــــا...
جان من!
با من مدارا کن...
مرا در خود رها کن...
من نه آن هستم که اینجا خانه سازم...
بگذر از من...
بگذر ازمن...
من نـــــــــــــــمیــــــــــــخــــــــواهــــــم...
