اسمش "حارث"...بزرگ عابد و عارف طایفه جنّیـــان (قبل از اینکه آدمیان بیان رو زمین این طایفه جنیان سکونت روی زمین داشتند) چنان عبادتی کرد و چنان اخلاصی داشت که مستجاب الدّعوة شد. یک حوادثی پیش آمد در بین طایفه جنیان که با عث شد شیطان از خدا بخواد اونو ازین قوم نجات بده و به جمع ملائک راه بده (چون جایگاه خودشو شناخته بود که از همنوعانش خیلی برتر بود) پس خدا دعاشو مستجاب کرد یعنی مقاماً به درجه ملائک رسید. جالب اینه در اونجا هم گوی سبقت رو از تمام فرشتگان ربود، آنقدر مقرّب که ملائکه بهش لقب عزازیل رو دادند یعنی عزیز دردانه خدا!!!! و در روایت هست که خود فرشته ها بهش استاذ الملائک رو دادند، یعنی میشسته موعظه میکرده...پامنبری داشته در آسمان هفتم! حالا حسابشو بکن! (خدا به من عاصی و تمام وعاظ و روحانیون رحم کنه)
همینجا میگم هر کس "خطبه قاصعه" امیرالمومنین در نهج البلاغه رو نخونده بره بخونه، به قول عالمی دانشگاه شیطان شناسیه !
در انجا علی (ع) میفرماید که بعد از این ماجرای تکبر شیطان پس از عبادت 6000 ساله چه اعتباری به اعمال خرد ماست؟ به کدامیک میشه تکیه کرد؟ دلمون خوش بشه؟
اقاجان اشکال شیطان کجا بود؟ اینجا بود که بعد از این همه مقدار عبادت یه مقدار خود رو دید...! یه مقدار گفت : "خودم"..."عبادت خودم"... همینجا کار خراب شد!
در این مسیر خدا اگر یک لحظه از هدف غافل بشی امکانش هست منحرف بشی...خیلی ساده! ساده تر از اون چیزی که فکرشو بکنی! پس در این راه باید به او فکر کنم! الله..پس ممکنه شخصی عبادت بکنه اما داره خود پرستی میکند...
ببینید نهان دل افراد خودپرستیه...خدا یه موقعیتی پیش میاره به خودشم اینو ثابت میکنه...شش هـــــــزار سال عبادت کردی ازینجا به بعدش لااقل داشتی خودتو میپرستیدی...خودت مهم بودی..یعنی به سمت "خود" میرفتی نه خدا!
ساده نگیر تصمیم شیطان رو...خودتو بذار جای او یه لحظه! 6000 سال کم نیست عبادت کردی شدی عزیز خدا شدی معلم ملائکه درس خداشناسی بهشون میدی... حالا یه مخلوق از جنس خاک (که ظاهرا پایین تره از آتش) و قبل از اینکه به ملائک بفهمون عظمت این مخلوق رو ازشون میخواد بهش سجده کنن! و تازه گفت بعد ازین این میشه معلم شما! و جایگاه استادی رو یه مرتبه از شیطان میگرفت..آهـــان دیدی چه امتحانی از شیطان گرفت؟؟
اما عکس العمل شیطان چی بود؟ نیومد مستقیم بگه نه من نیستم!
گفت من چنان سجده ای بر خودت میکنم که از پیامبران مرسل نسل این آدم هم کسی نکند ولی بر این نمیکنم...خداوکیلی بذار رابطمون با خودت خوب باشه..
خطاب آمد :" انّی احبّ ان اطاع من حیث ارید لا من حیث ترید" منِ خدا دوس دارم به گونه ای پرستش بشم که من میپسندم نه اونجوری که تو میخوای!
اینجا بود خودپرستی یا خدا پرستی؟...اینجا بود که کبر کرد و شد ابلیس شیطان شد رجیم! و شـــروع شد: بچرخ تا بچرخیم ...قسم خورد به عزّت و جلال حق تعالی!
"لاقعدنّ لهم صراطک المستقیــم"...اون این راه مستقیم رو رفته که میگه..از زوایای این راه سر در میاره خیــــــــلی بهتر از من شما... گفت در این مسیر در کمین میشینم که نذارم کسی رهرو این راه بشه و اگر رهرو شد نذارم به مقصد برسه! این ابلیس شد ناامید مطلق از رحمت خدا و سر سوزنی لطف در کارش نیست! اونایی که بیشتر سمت خدا میرن بیشتر میاد سمتشون...اونی که بیشتر دم از خدا میزنه بیشتر میاد سمتش! اونی که صفحه دکستاپش تصویر مربوط به خدا میزنه بیشتر در معرضه...اونی که تسبیح دستشه بیشتر میاد سراغش...و...!
پس خــــوب حواستو جمع کن!
التماس دعا
منــــابع:
1- "خداوند نام کسی را شیطان ننهاده است.امام رضا ـ علیه السّلام ـ در مورد نام اصلی شیطان میفرماید: «نام ابلیس "حرث یا حارث" بوده چون از رحمت خدا مأیوس شده است؛ ابلیس نامیده شد.» (قمی، عباس، سفینة البحار، ج 2، ص 99.)
2- در تفسیر أطیب البیان فی تفسیر القرآن در مورد اسامی شیطان میخوانیم که:« اسامى زیادى دارد: حرث، عزازیل شیطان، و صفات خبیثه دارد (أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج11، ص: 273 )
3- عزازیل: این کلمه لغت «عبری» است و به معنی عزیز شده؛ کسی که در میان ملائکه عزیز و با احترام بوده، کسی که عزت و توانایی ظاهری داشته باشد. شیطان را از این رو عزازیل گفته اند که در میان ملائکه عزیز و با احترام و در عبارت خدا کوشا و سخت مقام بوده است. (کتاب شیطان در کمین گاه. نعمت ا... صالحی حاجی آبادی.)
4- پس از آنکه خداوند، ابلیس را به سجود فرمان داد، وی گفت: به عزتت سوگند، اگر مرا از سجده برای آدم عفو کنی، چنان تو را عبادت کنم که تاکنون کسی اینگونه تو را عبادت نکرده باشد. خداوند فرمود: «انی احب ان اطاع من حیث ارید؛ من دوست دارم آنگونه که خود میخواهم عبادت شوم (نه آنگونه که تو میخواهی))». بحار الانوار، ج 2، ص 262(
ممنون از مطلبتون ولی منبع مطالبی که مرقوم فرمودید کجاست ؟
تقریبا در تفاسیر پیرامون شیطان مطالعاتی داشتم .. مخصوصا قسمت اول صحبتتون جای دقت و تامل داره ...