ابتدا لازمه بدونم شیطان فقط از جن نیست....صریحا در سوره ناس خدا فرموده انسانها هم شیطان میشن!
بدین معنی که فکر نکنم شیطان صرفا یک نیروی شرّ است که نمیبینیش و تو رو هی گول می زنه!
نخیر ...ابلیس یکی بیشتر نیست و جنّ است...همانکه 6000 سال عبادت کرد...اما این ابلیس فرزندان ،سربازان و مطیعانی از جن و انس داره! اینها شیاطینند...
کماکه امروزه فرقه شیطان پرستی رو آنتوان لاوی راه انداخت و عملاً عده ای اظهار میکنند من شیطانم!
پس این شد یه تعریف از شیطان...
حالا چطور بشناسمش؟
جواب: طبق مشخصاتی که گفته شده سادست....کار شیطان فراخواندن یا دعوت به امریست که تورا از یاد خدا غافل کند...
این بدین معنا نیست که فردا به اکثر افراد الکی بدبین بشی...ولی بعضی ها در اطرافت از انسیان دائماً تو را به بد سوق می دهند و در عوض عده ای همیشه تورا به یاد حضرت حق میندازن...پس دیگر متوجه شدیم!
نکته دیگر اینکه شیطان دست میذاره رو نقطه ضعفم...یعنی همونجایی رو مورد حمله قرار میده که من ضعف دارم...
لذا برای همین بود که در متن قبلی گفتم شیطان باید باشد...مثل من و شمایی ...وقتی میبینیم شیطان دست روی کدام قسمت حساس گذاشته متوجه عیب کار میشوم!
مثلا ساده بگم....یه بنده خدایی میبینه وقتی غذا میخوره...زیاد میخوره یکم...سیر سیر میشه...و وقتی سیر سیر شد بعدش یه جورایی مجبور میشه دراز بکشه و یا اینکه یه جایی همینجور یه دو ساعت بشینه...و در این اوقات هم از یاد خدا کمی غافل میشه! پس میفهمه دیگه غذا زیاد نباید بخوره و حتما بعد غذا از خدا تشکر کنه....بهانه ای به هر حال جور کنه برای یاد خدا در این زمانها!
لذا با شیطان نقطه ضعف خودمو میشناسم! پلنگ با آهوی تند رو و چالاک کاری نداره...تقریبا نا امیده ازش (هرچند تلاششو امتحان میکنه) اما دست بیشتر روی آهو های کوچولو و ضعیف میذاره یا آهویی که یه پاش لنگه !
مورد دیگر اون حمله از 4 جهته که یه پست قبلی داشتم ...انشالله مطالعه کردید...
شیطان سربازان خود را بسیج کرد! هدفـــــــــــــــــــ.....قلب انسان! از چهار طرف...حمله کنید
نذارید نور خدا بهش بتابه....نذارید زمینه حرکت به سمت خدا و در مسیر صراط مسقتیم براش فراهم بشه!
دوستان میدانم اینارو جدی میگیرید:
امیرمؤمنان، على علیه السلام فرمودند: النّاسُ نِیامُ إذا مَاتُوا اِنْتَبَهُوا ؛
مردم خوابند، هنگامى که بمیرند بیدار مى‌شوند.
این جمله ها رو قاب میکنم و رو دیوار اتاقتم میزنم!
این مثالایی که اینجا زده میشه رو بعدا خواهیم دید! خدا میداند که خواهیم دید!
روایت داریم از امام باقر (ع) «اذا مات المومن خلّی الی جیرانه من الشیاطینه عدد ربیعه و مضر» «وقتی مؤمن میمیرد شیطانهایی که برای گمراه کردنش تلاش میکردند و به تعداد شمارهی قبیله ربیعه و مضر به همسایگان او هجوم میبرند.
فیض کاشانی در باره این روایت می‌گوید: «عدد ربیعه ی و مضرّ» یک ضرب المثل است. «ربیعه ی » و «مضرّ» نام دو قبیله است، برای بیان فراوانی یک شی، به این دو قبیله مثل می زنند. (1)
اینها را جدّی میگیرم...
تمامی این بحث های شیطان رو...آیة الکرسی رو ...همه همه...
در مجموع از بحث شیطان میتوان نتیجه گرفت که اولا نباید مغرور شویم به عبادت ناچیز...دوما باید با این اطلاعات و شناختهایی که خودمون انشالله کسب میکنیم راه به دستش ندیم...ناامیدش کنیم...
به ملازمان سلطان که رساند این دعا را
که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را
ز رقیب دیوسیرت به خدای خود پناهم
مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را
مژه سیاهت ار کرد به خون ما اشارت
ز فریب او بیندیش و غلط مکن نگارا
دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی
تو از این چه سود داری که نمی‌کنی مدارا
همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایان بنوازد آشنا را
چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی
دل و جان فدای رویت بنما عذار ما را
به خدا که جرعه‌ای ده تو به حافظ سحرخیز
که دعای صبحگاهی اثری کند شما را
خدا به ماتوفیق بده از رهروان واقعی صراط مستقیم باشیم به برکت صلوات بر محمّد و آل محمّد...
* الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم*
(1) : (الوافی، ج5، ص758-759 / http://www.rasekhoon.net/article/show-90135.aspx)
