سلام...
روی خطاب من با "شما" ست! خودِ "شما"!
میخوام ببینم آماده شدی یا نه هــــا!!!!
بخوانش!
بنام خالق یکتا....
خوب گوش کن:
حواست باشه "تخیل ماندن در دنیا" نداشته باشی!
میدونی یعنی چی؟ یعنی اینکه مرگ رو فراموش نکنی! خیال نکن "قبول کردن" پدیده ای به نام مرگ با "فراموش نکردن " آن مساوی است!
نه! چرا؟ الان بهت میگم چرا!
نمیدانم در خواب قرار است جانت را بگیرند یا ایستاده یا در حرکت...
اول وقتی میبینیش هول ورت میداره! جا میخوری! آخه تاحالا ندیدی کسی با این ابهّت که پاهاشم رو زمین نباشه....میاد سمتت...وقتی میفهمی راه فراری نداری هی ترست بیشتر میشه... تازه یادت میاد به اون آیه ها...یکی یکی یادت میاد:
"قل انّ الموتَ الّذی تفرّون مِنه فانّه مُلاقیکم"...
" اینما تکونوا یُدرککُم المَوت ولو کنتم فی بُروجٍ مُشیّدة"
"قُل لَن یَنفعکم الفِرار..."
تا میای به خودت بیای ببینی چه خبره یه دفعه دستاشو میاره جلو (مثل حالت اشاره) و دیگه نمیتونی حرف بزنی و هی اشاره میکنه و همه اعضا از کار میفتن...الان که دارم برات تعریف میکنم خیال میکنی ترس نداره! اصن تو طرفو ببینی از خود بی خود میشی...دیگه چه برسه به درد جان دادن...
دم دمه جون دادن یادت میاد به این حرف من (برگرفته از سخن آیت الله قاضی) که "تخیّل ماندن در دنیا" داشتیم این همه وقت! یعنی به قول معروف "اصن فــــــــکرشم نمیکردیم تو این جوونی با این وضع جون بدیم"...
خلاصه نمیدونی چه حالیه!
شاید برات سوال باشه مگر ما اینارو تو روایات و ...نخوندیم...چرا این نویسنده وبلاگ هی میاد تو گوش ما میخونه؟
اصن مگه خودش دیده که اینجور تعریف میکنه....
من میگم: شک نکن اگر بی خبر ِ بی خبر بود، نه اینقدر تاکید میکرد نه اینقدر با آب و تاب تعریف!
این فایل زیر یک نمونه از روایات شگفت انگیز در این مورده!
و اما تو!
به جای اینکه هر کاری بکنی سریع بازتابشو به همه نشون بدی...مثلاً بگی مقاله من تو فلان سایت چاپ شد، چنین و چنان کردم ( با توجیه خود بر مخلصانه و بی ریا بودن عملت)....
واقعا مخلص باش!
چیزی که نیاز نیست کسی بفهمه رو نمیخواد داد بزنی!
یه ذره هم تو این فکر نباش: "فلان شخص در مورد من چه نظری پیدا کنه!" ، بلکه فقط اگر به درستی عملت ایمان داری انجامش بده...
یه وبلاگ نویسی از بازدیدکنندگان همین وبلاگم بود، بعد یه مدّتی به یکی "التماس دعا" گفت و اون شخص هم خالصانه دعاش کرد و در نهایت آقا حجّت بن الحسن (عج) خودش بهش نظر کردن و یکم خودشو تغییر داد و یکم اخلاصشو بیشتر کرد...تازه بعدشم میگفت از موقعی که شروع کردم به تغییر احساس میکنم آقا برکت داده به زندگیم و...غافل ازینکه خود آقا برات دعا کرده توفیق پیدا کردی تا تغییر کنی...خلاصه الان بیشتر ارزش"اخلاص" رو فهمیده و میدونه هرچی در این جاده حرکت کنه توفیقاتش بیشتره انشالله...
ای فرزند دنیا، ای فرزند انسان!
الّذین جاهَدوا فینا لَنَهدِینّهم سُبُلنا....
فأین تذهبون؟ آماده شدی یا نه؟
بنده عاصی خداوند متعال، ساعت 6.30 صبح ششم رمضان 1434
+ رحم الله
طاعاتتون قبول
همه حرفاتون به جا و منطقی
اما بقول شما اول از همه ترس از مرگ میاد سراغمون
ترس از اینکه پس اموالم چی میشه؟؟
دست کی میفته؟؟؟
خیلی اراده و توجه میخواد تا بتونیم تو خودمون تخیل ماندن در دنیارو تقویت کنیم
کاش ماهم لیاقت داشتیم که آقا نظری بهمون کنه
التماس دعا ...