الــــهــی نگـــاهــی

الــــهــی  نگـــاهــی

ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا
حلوا به کسی ده که محبت نچشیدست
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
آواز خدا همیشه در گوش دل است
کو دل که دهد گوش به آواز خدا؟
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
بشوی اوراق اگر همدرس مایـے
که علم عشق در دفتر نباشد
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نیـے جان من،خطا این جاست

قرآن

معرفی کتاب

کانال تلگرام الهی نگاهی

بایگانی

۲

اگر کسی خدا را به عنوان خالق جهان و رب العالمین قبول داشت، این مسئولیتی برایش ندارد، مسئولیت از آنجایی شروع می شود که خدا را "ربّ انسان" بداند....

«هوالله الذی لا اله الاّ هو عالم الغیب والشهادة هوالرحمن الرحیم هوالله الذی لااله الاّ هوالملک القدّوس السّلام الموءمن المهیمن العزیز الجبّار المتکبّر سبحان الله عمّا یشرکون هوالله الخالق البارئ المصوّر له الاسماء الحسنی یسبّح له ما فی السموات والارض و هوالعزیز الحکیم» (سوره حشر  آیه 24 ـ 23)

او خدایی است که معبودی جز او نیست، حاکم و مالک اصلی اوست، از هر عیب منزه است، به کسی ستم نمی‏کند، امنیّت بخش است، مراقب همه چیز است، قدرتمندی شکست ناپذیر که با اراده نافذ خود هر امری را اصلاح می‏کند، و شایسته عظمت است؛ خداوند منزه است از آنچه شریک برای او قرار می‏دهند! او خداوندی است خالق، آفریننده‏ای بی‏سابقه، و صورتگری (بی‏نظیر) برای او نام‏های نیک است؛ آن چه در آسمان ها و زمین است، تسبیح او می‏گویند؛ و او عزیز و حکیم است!!

***

1- اگر کسی خدا را فقط به عنوان خالق و رب العالمین پذیرفت، این دو پذیرش مسئولیتی برای او ایجاد نمی کند، اما اگر خواستی خدا را به عنوان "رب انسان" قبول داشت و اینکه خدا انسان را اداره می کند، بلافاصله وحی و رسالت و نبوت و پاداش و کیفر و بهشت و جهنم و مانند آن مطرح می‏شود. اگر خدا بشر را اداره می‏کند از راه وحی و قانون است، اگر وحی و رسالتی هست حساب و کتابی نیز هست ، اگر حساب و کتابی هست بهشت و جهنمی هم باید باشد....

2- عالم الغیب و الشهادة= "عالم غیب" نه بدین معناست که از خدا چیزی پنهان باشد، و با این حال او از آن آگاه باشد، بلکه "غیب و شهادة" مفهومی برای ماست، فلذا دانای غیب یعنی اینکه "آن چیزی که بر ما پنهان هم هست، او از آن آگاه است" (لا غیب له)... یادمان باشد غیب و شهادت را هم همان "الله" آفریده است...

3- «لو کشف الغطاء ما ازددت یقیناً» = این سخن نورانی از امیر مومنان علی (ع) است، که فرمود: اگر پرده ها کنار روند، ذرّه ای به یقین من افزوده نمی شود!....این حدیث هم مانند آیه بالا تفسیر می شود، یعنی امیر مومنان منظورشان این است که (جلو چشمان من) اصلاً پرده ای نیست و به اصطلاح "نفی موضوع" میکنند، و در بیان اینگونه سخن می گویند! 

4- صفات ذات خدا عین ذات اوست....دریای "ذات حق تعالی" هر شناگری را غرق می کند، به همین خاطر بود که امام باقر (ع) فرمودند به این دسته از حکما و عرفا که "نخواهید رسید"...یعنی هرکه بخواهد در ذات حق تعالی تعمق و تدبر کند، گرفتار گردابی می شود که او را غرق می کند! (دامنش از دست می رود)...حیران می شود...و بی نتیجه می ماند....اما در افعال خداوند امکان تدبر وجود دارد....تدبر و فهم ذات خدا تا مقدار خاصی برای ما ممکن است و بغیر از آن نه ممکن است نه واجب!


5- صفات فعل خدا مثل رازق، شافی، خالق و...در ذات راه ندارند، چون محدودند. یعنی این صفات فقط در ارتباط با غیر خدا هستند، روزی دادن برای مخلوق است، نه خالق اما مثلاً "حیِّ" مربوط به ذات اوست! اینکه خدا از عده ای راضی است و از عده ای ناراضی، یکی را دوست دارد، یکی را دشمن، از یک نفر قبول می کند و از دیگری نه، و... اینها مربوط به فعل خداوند و صفات فعل اوست!


6- حالا که این موارد ذکر شده، صفت فعلند پس محدودند و متناهی! یعنی ممکن اند، اما اگر صفات ذات بودند، نامتناهی می شدند...مثلاً وقتی ما می گوییم احمد عالم است و احمد ناطق است، اینها سه صفت هستند اما عالم صفت دائم احمد است ولی ناطق صفت فعل اوست، بدین معنی نیست که همیشه دارد حرف می زند و بعلاوه در حین حرف زدن عالم هم هست! پس خدا "شافی" است، "رازق" است و سایر صفات فعل، بدین معنا نیست که لزوماً همیشه در حال شفا دادن، و همیشه در حال روزی دادن است! ممکنه در جایی شفا بده ممکنه هم نده!


7- پس نتیجه میگیریم، خیــــلی از دعاها که در آنها احساس می کنیم، غلوّ شده و یک اثرات و نتایجی برایش نوشته اند، که برایمان عجیب است، کاملاً با صفات فعل خدا سازگارند...«بکم یمسک السماء بکم ینزل الغیث» این مورد مثلاً از زیارت جامعه کبیره است و کاملاً در مقام فعل است و صحیحه! اگر اعتقاد داریم خدا "عمل" را با واسطه انجام می دهد و خارج از ذات اوست، پس چه فرقی می کند این واسطه فرشتگان باشند یا اهل بیت (ع)!

8- صفت "خالق" در مورد فعل خداست و محدود است و در رابطه با مخلوق است! وقتی عیسی (ع) شد مظهر خالقیت حضرت حق، پس با گل پرنده درست میکنه  "
فیکون طیرا باذن الله" ...چون وقتی فعلی بخواهد انجام گیرد، قطعاً به اذن فاعل انجام می شود، اما با یک واسطه...حالا ملک باشد یا انس یا جنّ...

9- پس تمـــام تلاش ها در مقام فعل است و امر او یکی بیشتر نیست! "
و ما امرنا الاّ واحدة"...پس عین الله (لقب امیر المومنین) و سایر القاب کاملاً صحیح هستند!

10- یک زمانی هم هست که بعضی جاهای قرآن خدا می فرماید مثلاً ما شمارو امتحان می کنیم،ببینیم چه میکنید یا "لیمیز الله الخبیث من الطیّب.." این دانستن، علم فعل است نه علم ذات! مربوط به آن "علیم" نیست! گاهی بعضی ها اشتباه میکنند! میگویند، "لمیز" (تا تشخیص بدهد و بفهمد) چطور ممکن است؟؟؟ مگر خدا نمی داند؟ میگویم این "علم" مربوط به فعل خداست...(تا مشخص بشود...تا همه بدانند...)

11- پس مثلاً اختراعات انسان و خلقتی که دارد، می شود مظهر خالقیت خدا! نه اینکه "ما" خالق باشیم! درمان بیماری با دارو یا دکتر هم می شود، مظهر اون "شافی"! نه اینکه این دارو و آن دکتر شفا دهنده باشند!و...

12- اگر می گوییم "انشاالله" یا "ماشاالله" برای این است که اظهار کنیم که ما فقط "او" را مسبب الاسباب می دانیم! اگر نیتمان بخواهد درست است، باید هدفمان از استفاده از این عبارات همین باشد!


قسمتی برگرفته از صحبتهای علامه جوادی آملی

آشـنا

سخنان شما  (۲)

۰۸ آبان ۹۲ ، ۱۹:۴۴ ناحیه بسیج دانشجویی استان اصفهان
سلام
ناحیه بسیج دانشجویی استان اصفهان
دختر زرنگ ایرانی
http://ibso.ir/index.php/87-multimedia/2013-05-22-05-09-15/464-2013-10-29-04-19-56

انتشار آثار فاخر دانشجویی
http://ibso.ir/index.php/105-board/427-2013-09-26-09-08-10

خدا روزی مجرد ها کنه یه همچین همسری ( داستان بسیار خواندنی)
http://ibso.ir/index.php/87-multimedia/2013-05-22-05-09-15/458-12985

ثبت سایت های برتر دانشجویان
www.ibso.ir

بصیرت
http://ibso.ir/index.php/87-multimedia/2013-05-22-05-09-15/460-2013-10-28-10-09-16

سوالات ناب خواستگاری مخصوص بچه مذهبی ها
http://ibso.ir/index.php/daneshjooee/424-2013-09-25-14-36-20

و...
پاسخ:
علیک سلام...
؟
سلام علیکم...
"یک " را خواندیم
روان و عالی
ان شاء الله می رسیم به باقی
پاسخ:
سلام علیکم و رحمة الله...
خب الحمدلله...
انشالله مفید باشند!

هرچه میخواهی بگو

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">