جواب این سوال نیز از مطلب قبلی معلوم شد. اگر بنا بود خدا تک تک انسانها را به جای پیامبر خاتم بیافریند ، در آن صورت یک انسان بیشتر خلق نمی شد که آن هم همان پیامبر (ص) چون وجود دو موجود در یک مرتبه ی وجودی ذاتاً محال است. لذا از دیدگاه حکمت متعالیه ( مکتب فلسفی ملاصدرا ) هیچ موجودی در عرض موجود دیگر نیست بلکه همه ی موجودات در طول هم بوده هر یک مرتبه ای از هستی را اشغال نموده اند. به نحوی که اگر موجودی از جای خود برداشته شود دیگر خودش نخواهد بود. مثل اینکه بخواهیم عدد 2 را از رتبه ی وجودی خود برداشته به جای عدد 9 قرار دهیم. روشن است که چنین امری ذاتاً محال است. اگر عدد 2 جای عدد 9 را گرفت دیگر 2 نخواهد بود بلکه همان 9 خواهد بود.
پس همانطور که ممکن نیست همه ی اعداد 9 باشند و هر عددی باید جای خود باشد تا سلسله ی اعداد موجود شوند هر موجودی نیز باید در جای خود باشد تا سلسله ی موجودات عالم تحقّق یابند.
بعلاوه "عدل" به معنای "قرار دادن هر چیزی در جای خود" است، فلذا اینجور نیست که هرچه خدا به پیامبر (ص) یا علی (ع) داد، به ماهم بدهد. اگر اینطور بود ناعادلانه بود و خداوند به بندگانش ظلم نمی کند. پیامبر خدا در جای خود و ما نیز در جای خود! تکلیف هر کس نیز به قدر وسعش بیشتر نیست!
افزون بر این ، حکما و عرفا گفته اندهیچ موجودی قادر نیست حقیقتی فراتر از رتبه ی وجودی خویش را حقیقتاً ادراک نماید. لذا آنکه در رتبه ی پایین وجود آفریده شده محال است کمال وجودی رتبه ی برتر از خود را دریابد. و آنکه چیزی را درک نمی کند محال است بتواند آن را طلب نماید. این حقیقتی است که خود اهل بیت (ع) نیز به انحاء گوناگون بر آن صحّه گذاشته حقیقت وجودی خود را برتر از ادراک مردمان دانسته اند. بر این مبنا ، برای افراد عادی محال است مقام امیرالمومنین (ع) را ادراک و آن را طلب نمایند. پس آنچه ما از این وجود متعالی ادراک و آن را طلب می کنیم در حقیقت مرتبه ی حقیقی خودمان است که بالقوّه آن را دارا ولی بالفعل فاقد آن هستیم. و هم از این جهت است انسان کامل اسوه ی و غایت همگان است. چون او مرتبه ی عالی همگان را داراست و هر که به نهایت درجه ی وجود خود برسد به اندازه ی سعه ی وجودی خود با انسان کامل متّحد می شود. لذا فرمودند: « سلمانُ مِنّا اهل البیت»