در این روزگار غیبت....در دوره ای که قریب 1200 سال است حجّت خدا بر روی زمین غایب است...در دوره ای که شک و شبهه اعتقادات مردم را به بازی گرفته...در دوره ای که هرکس تفسیر خودش را از دین دارد....در دوره ای که سخت می شود به کسی اعتماد کرد...در دوره ای که علمای "دل آیینه ای" پیر می شوند و از دنیا میروند....در دوره ای که معلوم نیست خوب و بد دقیقاً کدام است...در دوره ای که هوا ابری است و خورشید همچنان پشت ابر...نور زیاد نیست....،اگر شخصی و علی الخصوص جوانی، دائم به راهی که می رود مطمئن باشد و همیشه خیال کند "درست همین است که من می گویم"....و ذرّه ای به خودش...به ایمانش...به مسیری که می رود...به دانسته ها و ندانسته هایش...به رخداد های اطرافش... شک نکند...این، به نظر بنده، یک حماقت محض است!
"تعصب بر چیزی که به آن یقین نداری"....شاید بزرگترین حماقتی ست که دیده باشم!
" همیشه 1% هم که شده در گوشه مغزم با خود فکر میکنم، شاید تمام مسیر را اشتباه رفتی...
شاید جـــزء "و یحسبون انّهم یحسنون صنعاً" باشی...
نگاهی به خودت بنداز...
اگر توانستی "حق" را ببینی و آن را فریاد بزنی،...این درست است...
اما دائماً برای خودت این را تکرار کن:
![](http://media.afsaran.ir/sirF2A_535.jpg)
علی ع برای همین روزها فرمودند که به کتاب خدا پناه ببری.
نه مه و نه هیچ دیگر معصوم نیست و از خطا مبرا...جز 14 معصوم.
پی به ایشان و سخنانانشان پناه ببریم....از اینها استمداد کنیم...خود را با آموزه های انها چک کنیم و ببینیم با حق منطبق هستیم.
به حق بودن و برای حق ماندن و استقامت در ان.
دعا کنیم و از خدا و حجت های او بخواهیم که نور حقیقت بر دلهای ما بتابد
و در این راه تلاش کنیم...به امید رسیدن به مقام محمود پی از پایداری با گامهای صادقانه(قدم صدق)..انشاالله