الــــهــی نگـــاهــی

الــــهــی  نگـــاهــی

ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا
حلوا به کسی ده که محبت نچشیدست
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
آواز خدا همیشه در گوش دل است
کو دل که دهد گوش به آواز خدا؟
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
بشوی اوراق اگر همدرس مایـے
که علم عشق در دفتر نباشد
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نیـے جان من،خطا این جاست

قرآن

معرفی کتاب

کانال تلگرام الهی نگاهی

بایگانی

۲

خداوند متعال در سوره ی حجر آیه 99 میفرماید:

وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ

و پروردگارت را تا هنگامی که به یقین به سراغت آید، پرستش کن.

صوفیان گمان می کنند که به این یقین رسیدن، با تداوم "عبادت" حاصل می شود، حال آنکه به واصل شدن به مقام موقنین با "عبودیّت" بدست می آید، لذا در این فکر نباشیم، با گوشه نشینی و عدم معاشرت و رها کردن وظایف زندگی و عبادت تامّ قرار است به جای ارزشمندی برسیم.

کسی که در خانه می نشیند و مدام عبادت می کند، دنبال چیزی است، به فکر این است که خودش به مقام های عالیه برسد، این شخص غالباً هم خود را می بیند، و هم شاید عبادت را! اما تا زمانی که نفهمیم به یقین رسیدن ثمره ی بنده ی خالصِ خدا شدن است، یعنی در "عبودیّت (بندگی) خالصانه" است، کار پیش نمی رود.

 به تعبیر آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) : «عبادت سه رکن دارد: معبود، عابد و عمل عبادی. رکن اصیل از این ارکان سه‌گانه، «معبود» است. عابد، اگر هم خود را دید و هم عبادت و هم معبود را، گرفتار «تثلیث» است و از توحید ناب که مقام فنای محض است، بهره‌ای نبرده. و اگر عبادت و معبود را دید و خود را ندید، گرفتار «ثنویت» و دوگرایی است و به مرحله فنا نایل نیامده است، و در هر صورت، موحّد ناب وفایی نیست؛ ولی اگر خود و عبادت خود را ندید و تنها معبود را مشاهده کرد، فانی و موحد ناب است!»  1

نتیجه اینکه:

با مــن صنما، دل یک‌دله کن         گر سر ننهم، آنگه گله کن
         مجنون شده‌ام؛ از بهر خدا،          زان زلف خوشت، یک سلسله کن
سی‌پاره به کف، در چلّه شدی        سی‌پاره منم! ترک چله کن
مجـــــهول مرو، با غول مرو        زنهـــار! سفر با قافله کن
ای مطربِ دل زآن نغمهٔ خوش        این مغز مرا پُرمشغله کن
ای زهره و مه، زان شعلهٔ رو         دو چشم مرا دو مَشعله کن
ای موسیِ جان، چوبان شده‌ای         بر طور برو، ترک گَله کن!
نعلین ز دو پا، بیرون کن و رو         در دشت طُویٰ پا آبله کن
تکیه‌گه تو، حق شد نه عصا         انداز عصا! وآن را یله کن
فرعونِ هَویٰ، چون شد حَیَوان         در گردن او، رو زنگله کن


1-تفسیر تسنیم، ج1، چ دوم، 1379ش، اسراء، قم، ص424


آشـنا

سخنان شما  (۲)

۰۲ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۱۰ خادم الشهداء
بسم الله الرحمن الرحیم
با پوستر / اسیر چاه طبیعت
به روز هستیم
منتظر نظرهای خوبتان هستیم
http://ammar-g.blog.ir/
یا علی
با مــن صنما، دل یک‌دله کن گر سر ننهم، آنگه گله کن

متشکر

هرچه میخواهی بگو

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">