بسم الله و بالله
توفیق میخواهد از خدا و بندگی نوشتن...هر کسی در هر زمانی ندارد...
ان شاء الله طاعات و عبادات شما مورد قبول درگاه حق تعالی قرار گرفته باشد و فاصله تان از خالق و اولیاءالله کمتر شده باشد.
***
از شما
بزرگواری که در حال خواندن مطلب هستید یک درخواست عاجزانه دارم: مطلب را با حوصله
تا آخر بخوانید...اینجا مطلب کپی نمی کنیم...می نویسیم و وقتی می نویسیم قبلش فکر
میکنیم و صلاح شما را در نظر می گیریم، فلذا نصیحتی کنمت بشنو و
بهانه مگیر .
***
چندی هست روضه ی ما به سمت و سویی رفته که "نگاهمان را نسبت به آنچه هستیم و بودیم و خواهیم بود، اصلاح کنیم":
واژه ی "طـــَـلــَـــب" را به بخاطر بسپـــــار! شما از روزی که قرار شد آدم باشی، بهت شعور داده اند، فهم و درک داده اند، قدرت درک داده اند...بعد دنیا را بر شما عرضه کردند، خودت طالب شدی که ببینی، بروی و در این دنیا سیر کنی، خودت خواستی بروی...وقتی میخواستی بروی، با تو عهد بسته شد: ان لا تعبد الشیطان إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ و ان إعبدونی هذا صراط مستقیم! که اگر رفتی در دنیا، این لوازم و اسباب دنیوی را دیدی، شیطان از طریق نفس وسوسه ات کرد: که آنها را برای خودت بکارگیر، شیطان آهسته در گوشَت(إِنَّمَا النَّجْوَی مِنَ الشَّیطَانِ) گفت: کــــی به کیــــه؟ اینجا برای توست و تو صاحب آنی، پس آن را برای خودت بکار گیر(و زیّن لهم الشّیطان أعمالهم وقال لا غالب لکم الیوم من النّاس وإنی جارٌ لکم) و... به حرفش گوش نکنی...آن کسی که به تو حیات و زندگی داد خلقت تو را مشروط بر "بندگی و اطاعت خودش" کرد (وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ) و به تو فرصت داد!!! (انـــّما نملی لهم...) توجه کن: با تو شرط کرد و بعد به تو فرصت داد! نگفت به محض اینکه اولین گناه را مرتکب شدی، دیگر تمام شد! جانت را میگیرم!(وَ لَوْ یُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَکَ عَلَیْهَا مِن دَآبَّةٍ وَلکِن یُؤَخّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ لَایَسْتَئْخِرُونَ سَاعَةً وَ لَایَسْتَقْدِمُونَ)
گفت: دنیا و اسباب و طبیعتش را آفریدم و برای تو مسخّر کردم (و سَخَّرَ لَکُم ما فِىالسَّمـوتِ و ما فِىالاَرضِ جَمیعـًا) تا در راه بندگی من استفاده کنی و اینگونه شکر گویی! اگر خطایی در این حین کردی فرصت می دهم که برگردی...بنابرین اگر خطا کردی و دیدی هنوز زنده ای، خیال نکن نفهمیدم...منتظر می مانم که توبه کنی ...اعتراف به اشتباهت کنی!(قل یا عبادی الّذین أسرفوا علی أنفسهم لا تقنطوا من رّحمة اللّه انّ اللّه یغفر الذّنوب جمیعاً انّه هو الغفور الرّحیم و أنیبوا الی ربّکم و أسلموا له...)
گفت:
اگر به تو فرصت دادم و به جای توبه به گناهت افزودی، کم کم ناراحت می شوم...اول گوشَت را در همین دنیا می پیچانم، بلکه سرت به سنگ بخورد، آدم شوی (وَلَنُذِیقَنَّهُم مِّنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَىٰ دُونَ الْعَذَابِ الْأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ
) چرا که
تو نمی دانی چه زمان جانت را توفی می کنیم، و آن زمان که ملک الموت آمد برای گرفتن
جانت دیگر فرصت توبه نیست!(ولَیسَتِ التّوبة للّذین یَعملونَ السّیئاتِ حتّى إذا حَضَرَ أحَدَهُمُ المَوتَ قال إنّی تُبتُ الآن...) مغرور نشوی (وَلَا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ) فکر کنی آزادت گذاشتم هرچه خواستی بکنی...این اشتباه است! ( أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ أَن یَسْبِقُونَا سَاء مَا یَحْکُمُونَ)
گفت: اگر عمر بر تو گذشت و ایمان آوردی و شاکر بودی که چه بهتر( مَّا یَفْعَلُ اللَّـهُ بِعَذَابِکُمْ إِن شَکَرْتُمْ وَآمَنتُمْ وَکَانَ اللَّـهُ شَاکِرًا عَلِیمًا) ولی اگر دیدم با همان اختیاری که خودم بهت دادم و اصلا برای بندگی خودم دادم، بندگی هوا و هوس کردی، دوست شیطان و نفست شدی... و در غرور دنیا غرق شدی، پس از مرگ باید تو را باز پاک کنم، چون خودت را آلوده کردی...هرچه آلوده تر باشی، این "پاک شدن" هم بیشتر زمان می برد و هم سخت ترو دردناکتر است. تو را با جامه تمیز به دنیا آوردم خودت را پاک نگه دار...
دوستان من از زمانی که اختیار به ما داده شد، درِ خوبی ها و بدی ها هم به روی ما گشوده شد...عملی انجام ندادیم مگر آنکه "از قبل طالب آن بودیم"!
الان
نمی دانم چقدر از عمرت گذشته و چقدر مانده، ولی جانِ من امروز بفهم بهشتی هستی یا
نه،...راهش ساده است، به خودت نگاه کن: ببین بیشتر روزها و شبها طالبِ چه اموری
هستی؟! (فَلْیَنظُرِ الإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ)
چقدر شوق به نماز داری؟ چقدر شوق به گوشی موبایل داری؟ چقدر پیگیر اخبار دنیایی و چقدر در جستجوی تکامل ایمان و امور اخروی؟ چقدر روزی برای دنیایت جمع میکنی و چقدر توشه برای پس از مرگ؟
اگر میدانی کی از دنیا می روی که فبها(وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ مَّاذَا تَکْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ)، و اگر نمی دانی...عقل حکم می کند با صداقت و پاکی زندگی کنی و عبد خداوند متعال باشی نه بنده ی نفس! تا از لحظه ی احتضار هراس نداشته باشی!
هم
اکنون به خودت نگاهی کن!(بَلِ الْأِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ )
ادامه دارد...