الــــهــی نگـــاهــی

الــــهــی  نگـــاهــی

ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا
حلوا به کسی ده که محبت نچشیدست
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
آواز خدا همیشه در گوش دل است
کو دل که دهد گوش به آواز خدا؟
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
بشوی اوراق اگر همدرس مایـے
که علم عشق در دفتر نباشد
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نیـے جان من،خطا این جاست

قرآن

معرفی کتاب

کانال تلگرام الهی نگاهی

بایگانی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بندگی» ثبت شده است

با سلام و تحیّات و آرزوی قبولی طاعات و عبادات در این ماه گرانقدر و عرض تسلیت به مناسبت ایام شهادت مولی الموحّدین علی علیه السلام...

قبل از هرچیز نظر شما خواننده محترم را به صفتی که در جمله ی بالا برای امام علی علیه السلام بکار برده شد، جلب میکنم: سرور و مولای موحّدان!....موحّد را برای خودت اینگونه معنا کن، قشنگ است:

کسی که از کثرت دنیا به وادی وحدت و یگانگی الله جل ّجلاله راه پیدا کرده و غرق در وحدانیت شده است!

موحّد یعنی کسی که عالم را فعل خداوند متعال می داند و خود و محیط اطرافش را کمتر از لحظه ای بیرون از فعل خدا فرض نمی کند. حرف، حرفِ سنگینی است، لکن از شما می خواهم موتور ذهنتان را روشن کنید، دقایقی تدبّر کنید تا به مفهوم این سخن نزدیک شوید...

ادامه بحث گذشته در

لااله الّا الله در وجود تمــــــــــــــــامی ما انسانها ریشه داره! از همان روزی که "نفخت فیه من روحی" شد. اصلاً من میگم این اصل همان "فِطرَتَ اللِه الَّتی فَطَرَ النّاس علیها" ست.

دیدید گاهی وقتها، تو این فیلم ها هم نشون میدن، شخصی از بــــــــــس مشکلات زندگی بهش فشار میاره، میاد یه جایی وای میسه داد میزنه: خــــــــــــــــــــــدا...؟! (Oh My God)

این همانجایی ست که داره اعتراف می کنه به این "لا اله الّا الله".

منتها یک عده ای از ما از خدا دورتریم، یعنی دیر به دیر به این نتیجه میرسیم که باید فقط از خودش کمک بخوایم (باید خیلی بهمون فشار بیاید که بگیم...) و یک عده ای نزدیکتریم، مقرّب تریم، فشار هم نیاد باز روز و شب میگیم: خــــــــــــدا...

خداوند این حرکت بندشو خیـــــــلی دوس داره چون مصداق همین "لا اله الّا الله" هست که عرض کردم و اینطور آدم میام سمت پروردگارش. چه بسا خیلی از این مشکلات زندگی هم خودِ خدا جلو راه بعضیا میندازه که فقط بیان صداش بزنن...که بفهمن بابا، فقط "خودشه" که کمک می کنه!

در دعای کمیل میخونیم "الهی و ربّی من لی غیرک"...این خیلی اعتراف بزرگی ست...خیلی...! اگر بنده ای بفهمه واقعاً این جمله رو و هنگام دعا، در سجده ها اینو بگه (با معرفت)، والله که خدا روشو زمین نمیندازه...من این رو یقیناً به شما میگم...

وقتی دنبال حاجتی، خدای ناکرده مشکلی، مریضی، گرفتاری... قلباً به خدا بگو...."خدایا...آخه من که جز تو کسیو ندارم...دارم؟".....این جمله رو خدا خیلی دوست داره...

ملتمس دعاییم

مردم بدانید و آگاه باشید نه بین مخلوقین و نه بین ملک مقرب و نه بین انبیا مرسل و نه هیچ احدی با خداوند رابطه‌ای نیست مگر اطاعت و بندگی خدا، ملاک نزدیکی به خدا فقط اطاعت است، پس بر اطاعت و بندگی خداوند بکوشید، در سوره حجرات می‌فرماید: «إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللّهِ أَتقَاکُم»، گرامی‌ترین شما در نزد خداوند باتقواترین‌ شماست، عموی پیغمبر را قرآن می‌فرماید دو دستش بریده باد «تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ»، چون ملاک تقواست و این ارتباطات ملاک نیست، بندگی ملاک است. سلمان فارسی به جایی می‌رسد که امام صادق(ع) می‌فرماید: بگویید سلمان محمدی!

از امام موسی‌ بن جعفر(ع) سؤال شد: چه چیزی افضل در نزد خداوند است و بنده را به خداوند نزدیک می‌کند، حضرت(ع) فرمودند: اطاعت خداوند و اطاعت رسول خدا(ص)

اویس قرنی پیغمبر را ندیده بود، قَرَن با مدینه فرسنگ‌ها فاصله داشته، اما اویس قرن با پیغمبر از نظر روحی و مشاهدات باطنی این قدر نزدیک بوده که وقتی دندان پیغمبر در میدان جنگ می‌شکند، همان لحظه دندان اویس در دهانش می‌افتد، وقتی گفتند اویس پیغمبر را وصف کن، یک طوری وصف می‌کرد، مثل کسی که دائماً با پیغمبر بوده است، عاشق پیغمبر بود، وقتی از مادرش اجازه می‌گیرد بیاید پیغمبر را ببیند، مادرش یک روز بیشتر اجازه نمی‌دهد، آمد مدینه دید، پیغمبر در مدینه نیست، فوراً به یمن برگشت، چون اطاعت امر مادر «اطاعت ‌الله» است، اطاعت امر پدر و مادر اطاعت خداوند است. وقتی پیغمبر برگشت: فرمود: بوی دوستم و حبیبم اویس قرن به مشام من می‌رسد، گفتند: یا رسول‌الله اویس قرن برای دیدن شما آمده بود.

به اویس قَرَن گفتند: دلت چه می‌خواهد، گفت: دلم می‌خواهد همه عالم یک شب طولانی شود و من آن شب، صورتم را روی خاک بگذارم و بگویم: سبحان‌ الله، سبحان‌الله، سبحان‌الله، لذا فرموده‌اند: بالاترین چیزی که شما را به خدا نزدیک می‌کند، طاعت خدا و طاعت رسول خداست.

حضرت صادق(ع) فرمودند: قیامت یک عده‌ای قیام می‌کنند و دم در بهشت می‌ایند، از اینها سؤال‌ می‌شود شما چه کسانی هستید؟ می‌گویند: ما اهل صبر هستیم، سؤال می‌شود بر چه چیزی صبر کردید؟

می‌گویند: ما در دنیا بر طاعت خدا صبر کردیم (توی هوای گرم چادر به سر کردیم، روزه گرفتیم...) و در مقابل معصیت خدا هم صبر کردیم (دروغ نگفتیم. نگاه به نامحرم نکردیم. در حق دیگران اجحاف نکردیم...)، در مقابل معصیت مقاومت کردیم، یک مرتبه از طرف خداوند ندا می‌رسد، این‌ها راست می‌گویند، این‌ها را داخل بهشت کنید. حضرت علی(ع) فرمودند: افضل طاعت‌ها ترک لذت‌ها نامشروع است.


به روایت حجت‌الاسلام سیدحسین هاشمی‌نژاد


2

تو کیستی؟؟؟

آری با خــودِ خـــودِ توام!

کیستی؟؟؟

اسم و فامیل نمی خواهم!

شغل و مدرک هم نمی خواهم!

خودت کیستی؟؟؟

جــــواب بده...قبل از اینکه بخواهند به تو بفهمانند....


1

مقدمه نمی خواهد...

تا خودت را نشناسی، بی خبری...مرده ای...زنده آن کسی ست که خود را می شناسد!

این نوشته ها قرار نیست کسی رو زنده کند....درس باید حضوری باشد!

کامپیوتر...تلویزیون...ضبط صوت و امثال ذلک اینها جمادات هستند....جان ندارند، مرده هستند...و جسم مرده نمیتواند حیات ببخشد...حیات رو باید از زنده گرفت!

پس اول بدانیم ...اینها فقط در حد تحول حال شاید اثر کند...ورنه اثری ندارد!

طوری نباشد بگوییم ما میرویم یک سخنرانی را درتلویزیون میبینیم...شبهای قدر پای تلویزیون قرآن سر میگیریم...آیا می شود پشت سر امامش در تلویزیون نماز خواند؟؟؟؟ فردا ممکن است بگویند، مسجد رفتن نمیخواهد....همینجا در خانه روبروی تلویزیون پشت سر حاج آقا نماز میخونیم!

می شود؟

مساله دیگر مساله استمرار است...نفس ما جوری است که خو پذیر است، یعنی بر فرض هر حالتی امروز برایش پیش بیاد فردا هم میخواهد انجام بدهد....سی روز روزه میگیری راحت در ماه رمضان./..فردا عید فطر است، غذا میخوری و پـس فردا اگر بخوای روزه بگیری باز سخت میشود!!!!چرا؟؟؟

در هر ماه میگن روز اول و روز 15 و روز اخر روزه بگیر...چرا؟ چون نفس تا میاد عادت کنه به خوردن...یقه اش را میگیری!!!! نمیگذاری عادت کند! خو بگیرد!!!

هیزمی رو بیارید سمت آتش تا کمی داغ میشود باز ببرید بندازید بیرون...یخ کند...باز بیارید و ببرید...این هیزم آیا هیــــچوقت زغال میشه؟؟؟؟نمیشه....

نفس توهم اگر هی چند وقتی بیاریش سمت خدا باز فردا گناه کنی...نمیشه...باید هیزم رو درست بندازید تو آتش...خــــوب بسوزه زغال بشه!!!!

حالا که زغال شد، اگر کبریت بزنید میبینید الان خوب میگیره....هی از درون می سوزد...انگیزش به سوختن داره...اینکار به دوام است...

انّ الذین قالوا ربّنا الله ثم استقاموا تتنزّل علیهم....

تا میایی یک تصمیمی برای "خوب شدن" و تغییر در خود بگیری، سریع امتحان میشی، سریع میبینی کار سخت شد... تصمیم میگیری نمازت ترک نشود، صبح روز اول یا خواب میمانی یا دم آفتاب زن بیدار می شوی....اینها برای این است که ببینند نا امید میشوی یا نه! برای اینکه ببینند تصمیمت واقعی است یا "هوس" بوده است!!!!

ختم قرآن روزانه کمک می کند این شعله روشن بماند!