الــــهــی نگـــاهــی

الــــهــی  نگـــاهــی

ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا
حلوا به کسی ده که محبت نچشیدست
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
آواز خدا همیشه در گوش دل است
کو دل که دهد گوش به آواز خدا؟
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
بشوی اوراق اگر همدرس مایـے
که علم عشق در دفتر نباشد
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نیـے جان من،خطا این جاست

قرآن

معرفی کتاب

کانال تلگرام الهی نگاهی

بایگانی

۱۲۵ مطلب با موضوع «بندگی» ثبت شده است

آیه  داریم سوره عبس، "فلینظر الانسان الی طعامه" یعنی آدم نگاه به طعامش کند....

علماء بعضی این رو اینجور تفسیر کردن "فلینظر الانسان الی علمه"...چون علم هم غذای روحه و این آیه فقط به بعد جسمانی ما اشاره ندارد و بعلاوه بیشتر خطابهای قرآن با "انسان" برای تاکید در مباحث روحانیه نه جسمانی!
آدم باید دقت کند اولاً علم با دانسته ها فرق دارد. یعنی علم یک بعد عملی هم دارد که اگر همراهش نباشد تکمیل نمی شود. اگر من عقرب را دیدم مار را دیدم و پایم لنگ بود و مرا گزید، دیگر نباید سرزنش کنید...درسته که میدانستم لکن نتوانستم از خطر دور شوم! ثانیاً تو تعقیبات نماز عصر یک دعایی هست "...اعوذ بالله...من علم لا ینفع" خدایا به تو پناه میبرم از علمی که سودی نرساند. حضرت علی (ع) فرمودند:

"رُبّ عالِمٍ قد قَتَله جَهْلُه"
چه بسا درس‌خوانده‌ای که جهالتِ او, او را به هلاکت رسانده!

ما علم می آموزیم که در راه بندگی خدا خرجش کنیم و اگر غیر این باشد باید اصلاح کنیم خودمون رو و از خدا بخوایم مارا از گمراهی نجات بده...شیطان بعد عملی علم ما را نشانه گرفته...برای همین است خیلی ها میدونن فلان کار گناهه بده ولی انجامش میدن! اگر دست و پا بسته بود، چشم و گوش خطر را میبیند ولی مشکل حل نمی شود...چشم و گوش من عادی میبیند، چشم شما با ذره بین میبیند و یک متخصص هم با میکروسکوپ اصلاً میبیند ولی تا ماها اهل عمل نباشیم کار نمی شود!


3 توصیه: اولاً ما داریم میگیم «اللهمّ ما بِنا مِن نعمةٍ فَمِنک» یعنی خدایا هرچه نعمت داریم از توست پس کسی نکه "من" درس خوندم دکتر شدم یا "من" زحمت کشیدم پولدار شدم و اگر گفته بود استغفار کنه! ثانیاً پناه ببریم به خدا از علمی که سود نمیرساند و بخواهیم ازش مارا در عرصه عمل قوی کند (قوّ علی خدمتک جوارحی...) ثالثاً راه سود بخشیدن به علم روی آوردن به قرآن است! (و ننزّل من القرآن ما هو شفــاء و رحمة...)! ممکن است شما دارو مصرف کنی و بهتر نشوی ولی ممکن نیست به قرآن عمل کنی و شفا پیدا نکنی!

التماس دعا

بسم الله الرّحمن الرّحیم

استغفار از ذنوب نه بدین معناست که از خدا بخوایم اگر صرفاً کار بدی کردیم ببخشد....گاهی کار مباح است ولی مارا به یک چیزی غیر خدا و اوامر الهی مشغول میکند، فلذا این است که بخوایم مارو به خاطر تمــــــــــــــام لحظاتی که از یادش غافل بودیم و به سمتش نرفتیم بیامرزد! ممکن است همصحبتی داشتیم که ما را غافل کرد، یک سریال تلویزیونی دیدیم که مارا به دنیای دیگر برد، یک ساعتی یک جایی نشستیم که همه اش حرف از دنیا و ابناء دنیا بود، به یک وبلاگی رفتم که با نوشته اش (فکر) مرا برای لحظاتی از اصل دور کرد و....

اَللّهُمَّ لا تَکِلْنی اِلی نَفْسی طَرْفَهَ عَینٍ اَبَداً

خدایا من را به اندازه پلک برهم زدنی به خودم وا مگذار



بعد از ظهری داشتم تو یکی ازین وبلاگها میگشتم دیدم یک نفر تو قرن 21 هنوز داره میگه: ماکه خدایی نمیبینیم و اثبات شدنی نیست و حتی از آثارش هم نمیشود بهش رسید.....

ازین حرفا! پاسخی برایش داشتم که بد ندونستم اینجا هم بنویسم....

ببینید این آقایی که نمیدونم چند سالشون هستو این حرفو زدن و امثال ایشون که تفکر این چنینی دارند رو باید اینجور و با مثال جواب داد بهشون:

شما اشکال کارتون اینکه خدا رو از خود سوا و جدا میدونید! بدین معنا که ذهنتان میخواهد تفکیک کند بین خود و خدا! درحالی که اینچنین نیست! خداوند احد است! اصلاً در اصل کسی غیر از او و جدای از او نمیتونه باشه!اینکه ما میگوییم خدا یکیست بدین معناست اصولاً که اصلاً چیزی بغیر او و جدای از او نیست! شما خودت را داری انکار میکنی اول بعد خدارا! اگر توانستی بگویی "من نیستم" پس میتوانی بگویی "خدا هم نیست!"...اگر "من" را جدای از "خدا" دانستی پس آن دیگر خدا نیست! خدا از مخلوقش جدا نیست! وجود مخلوق دلیل بر وجود خالق است! ....حالا بروید جلو آینه لطفاً و خوب نگاه کنید ببینید کسی هست یا نه!

مثال میزنم:

یک زمانی شما داری فکر میکنی با خودت و در ذهنت تصویرسازی میکنی....مثلاً داری به این می اندیشی که گربه ای دنبال یه موشی کرده تا او را بگیرد و بخورد....حالا سوال! آیا این موش یا گربه شخصیت جدایی از شما دارد و میتواند بگوید "من صاحبم (شمایی که فکر میکنی) را قبول ندارم چون نمیبینمش؟"ممکن است شما اگر این سوال این موش یا گربه را بشنوی خنده ات بگیرد و بگویی "اصلاً من تورا در ذهنم ساختم حالا چطور برای خودت مستقل شدی؟" موش و گربه جدای از شما نیستند هرچند با تمامیت شما مساوی نیستند! فقط یک ساخته ذهن شمایند!

فلذا ما هم جدای از خدا نیستیم هرچند با او مساوی نیستیم!


والسلام علی من اتبع الهدی

اسلام از همون ریشه تسلیمه! یعنی تسلیم بشیم...

البته تسلیم "خدا" نه تسلیم "نفس"!

بهشت و جهنّم مطیع فرمان علی (ع)

انذار یا همان "ترساندن" یا همان "هشدار" برای کسی است که اولاً در راه است و آینده ای دارد ثانیاً این آینده یا خوب نیست یا رسیدن به آن سختی ها و مشکلاتی دارد که " هشدار" را لازم میکند!

شما که داری این مطلب رو میخونی و آدم خوبی هستی...باید انذار شوی و من هم که بدم باید انذار شوم! چرا؟

چون شما درست است که آدم خوبی هستی ولکن معصوم نیستی و به علاوه " یا ایها الانسان انّک کادح الی ربّک کدحاً فملاقیه" یعنی راه سخته! و در خطر هستی و اگر بحبل الله متوسل نشوی بالا رفتنت غیر ممکن میشود! منم که آدم بدیم که از عاقبت راهی که دارم میرم باید بترسم!

حالا "نذیر" چیه؟ کیه؟

همین مطلبی که خوندی خودش نذیره! بهشت زهرا یا قبرستان یا به قولی "دار الرحمة" نذیره! "حی علی الصلاة" این خودش انذاره! چرا؟ 

امام صادق (ع) میفرمایند: 

"ما مِن اَحَد مِن الاوَلینَ و الاخرین الا هوَ مُحتاج اِلى شِفاعة مُحمّد (ص) یَومَ القیامة"

یــــــک نفر نیست که در روز قیامت محتاج شفاعت پیامبر اکرم (ص) نباشه!

 همین امام رئوف یک وصیتی هم میفرمایند که اینو یادداشت کنه آدم نگه داره خیلی خوبه!

"اِنَّ شَفاعَتَنَا لاتَنالُ مَستَخِفّاَ بِالصَّلاةِ"

شفاعت ما به کسی که نماز را کوچک بشمارد، نمیرسد!

آشـنا

بسم الله الرّحمن الرّحیم

در این مطلب، وارد بحث دلیل اهمیّت دوستی علی (ع) و آلش نمیشیم، فقط نگاهی به ظاهر قضیه میکنیم:


بسم الله القادر المقتدر

اگر بدانیم ریشه تمامی مشکلات عقیدتی و اجتماعی ما فقدان یک نگاه توحیدی جامع و مناسب به زندگی است...درس و کار را ول میکنیم و می افتیم دنبال درک توحید نظری و افعالی و صفاتی...

آشـنا

اعوذ بالله من الشیطان الرّجیم

بسم الله الرّحمن الرّحیم


به سخن چه کسی اعتماد کنیم؟ کدام کلید در خانه سعادت را باز میکند؟