الــــهــی نگـــاهــی

الــــهــی  نگـــاهــی

ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا
حلوا به کسی ده که محبت نچشیدست
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
آواز خدا همیشه در گوش دل است
کو دل که دهد گوش به آواز خدا؟
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
بشوی اوراق اگر همدرس مایـے
که علم عشق در دفتر نباشد
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نیـے جان من،خطا این جاست

قرآن

معرفی کتاب

کانال تلگرام الهی نگاهی

بایگانی

۴۷ مطلب با موضوع «حدیث نفس» ثبت شده است

دنبال منزلگاه شیطان میگردم...

آخر گفته است که سر راه صراط مستقیم مینشینم!

"قال فَبِما أَغْوَیْتَنی‏ لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقیمَ"

(اعراف 16)

من بعد قسمتی از حرفهای دل را به زبان اسپانیایی می نویسم...

اگر سوالی هم بود در خدمتم...فقط بدانید کلمه Dios به اسپانیایی یعنی خدا!

En el nombre de Dios, el Clemente, el Misericordioso

Como acabo de mencionar, he decidido escribir parte de mis recuerdos y vivencias aquí, en el blog, bajo el título de "Diarios de un Solitario"...

Bueno, esta es la primera vez que intento escirbir personalmente en español y particularmente en un blog...antes no pude realizar esta tarea porque no tenía tiempo libre y tampoco tenía suficiente conocimiento para escribir.

De cualquier modo, alzando los ojos al cielo y confiando en Dios, comienzo a redactar mis primeras líneas de diario en español.

Cada día salgo a la calle, veo a la gente que está yendo y viniendo....al parecer la gente siempre está en marcha...sigue su tarea diaria, ida y vuelta...paso por la universidad, por las tiendas para comprar combustibles...por el parque...todo...

Vivo en Teherán. Cada día debo pasar por la facultad de idiomas extranjeros en la calle Kargar del Norte...el ruido producido por las personas y los autos taladra en mi cabeza...y no dejo de oír hasta las últimas horas del día.

Hace unos días que no duermo mucho....tengo insomnio...me he encargado de un superproyecto. Traducción de un libro de Persa a Español ...ufff ¡Es un dolor de cabeza!...incluso no me ha dejado tranquilizarme hace casi 4 meses.

¿Qué lo vamos a hacer?....esta desición fue uno de los más fatales que tomé en toda mi vida.

De cualquier modo, estoy convencido de que Dios está con nosotros...porque hemos llegado a reconocer que no tenemos ningún amigo y compañero más que Él. Alá...ayúadame...sabes qu estoy solo...no tengo a nadie echarme una mano...

Necesito a quien me propicie un mundo lleno de tí....Ayúdame...

نمی دانید بر من چه گذشت...

نمی خواهم هم بدانید...

اصلاً جوری نیست که بشود توضیح داد و شما بفهمید کاملاً!

ولی فقط بدانید...

مرگ سخت است...

به قول حاجی:

" کار سختــــــه...کــــــار سخـــــــــــته!"

:(...

تورو خدا از یادش غافل نشید...

نمیـــــدونید چه هراسی است...

چه ترسی...

اگر میدانستی،...یــــــک رکعت نمازتم قضا نمی شد...

یـــــــک لحظه گناه نمی کردی...

یا ایّها الّذین آمَنوا آمِنــــوا... 

به خدا سوگند ، اگر چون اشتران فرزند مرده ، ناله سر دهید و چون ، آواز حزین کبوتران جفت گم کرده زارى کنید ، و چون راهبان تارک دنیا فریاد برآورید و مال و فرزند ، رها کرده به سوى خدا روید تا شما را به خود نزدیک سازد و درجت شما فرا برد ، یا گناهى را که رسولان او در دفتر اعمال نوشته‏ اند بزداید ، هر آینه ، در برابر ثوابى که براى شما امید مى‏ دارم یا در برابر عذابى که شما را از آن بیم مى‏ دهم ، بس ناچیز است و اندک .1

 


 

1) خطبه پنجاه و دوم نهج البلاغه

 

 

آشـنا


دید باید درست باشه...

وقتی بلایی به تو می رسه، از دو حال بیرون نیس:

یا تقصیر خودته (ما اصابک من سَیِّئَةٍ فمن نفسک!) یا قضای الهیه...

پس در هر حال داد و بیداد و حسرت و ازین حرفا بیهودس!

اگر تو مقصّری که عبرت بگیر و به خودت بگو مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشه!

و اگر تقدیر الهیه که نیکو تحمل کن و اصبر صبراً جمیلاً! چونکه اینجور خیلی پاداش داری!

 اگر قرآن خوندی، پس ایمان داشته باش به این آیه:

...وَبَشِّرْ الصَّابِرِینَ * الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ * أُوْلَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُوْلَئِکَ هُمْ الْمُهْتَدُونَ*

بسم الله العزیز الحمید

آنانکه فکر کرده اند مرا دیگر شناخته اند...اشتباه کرده اند.

آنانکه ناشناخته در موردم تصمیم گرفتند ...به من ظلم کرده اند.

آنانکه بی جهت از این نوشته ها دوری جسته اند، ضرر کرده اند.

آنانکه عاشق اغلب این نوشته ها شده اند...به من مربوط نیست، خدا را دوست دارند.

آنانکه همیشه این نوشته ها را فقط برای خود میدانند، دچار تخیلند.

آنانکه می جویند مرا اسیر کنند، کور خوانده اند.

آنانکه می جویند به من درسی دهند، لطف دارند.

آنانکه زیاد اینجا سر میزنند، یاد خدا راهم دوست دارند.

آنانکه بیش از حد سر میزنند، احتمالا درس یا کار ندارند.

آنانکه وقت اذان در حال چرخیدن در اینجا هستند، خسران دیده اند.

آنانکه فکر کرده اند نویسنده وبلاگ مطلب کپی میکند، معمولا اشتباه می کنند.

آنانکه لازم میدانند برای هر مطلب نظر بدهند، خدا قوتشان بدهد.

آنانکه مطلب را می خوانند و اگر به یاد خدا افتادند، خوشحالند، هدف این وبلاگ را درک کرده اند.

آنانکه فکر کرده اند حس غریب دقیقا همین است که اینجا می نویسد، باز هم اشتباه کرده اند.

آنانکه از این سبک و محتوای نوشته ها خوششان نمی آید، بروند جای دیگر.

آنانکه دل مرا شکستند، آن را خانه خدا ساخته اند.

آنانکه فکر کرده اند مرا دیگر شناخته اند...اشتباه کرده اند.

 

آشـنا


سلام...

 کسی که گناه کرده، احساس گنه بکند و از خدا استغفار نکند خیلی بی عار است...

شب جمعه ها میاد و پی هم عبور میکند و میگویندش: "دعای کمیل میخـ.."

سوالت را تمام نکرده ای جواب می شنوی:

 "حالشو ندارم"...
خوابم میاد...
کار دارم...

دِ همیناست که فردا میبینی افتادی تو چاله هی هرکسیو میبینی میگی التماس دعا...
التماس دعا...
دعا میکنند برات اما شما حواست به خدا به ذکر خدا، به عملت باشه...
ببین هی مشکلات اضافی برات ایجاد نمیشه...
****
نکته دوم: : نظر به اینکه جوونای زیادی از من عاصی پرسیده اند در جاهای مختلف...
"میخواهیم آرامش داشته باشیم با یاد خدا"...

آشـنا

بلبلی برگ گلی خوشرنگ در منقار داشت

و اندر آن برگ و نوا خوش ناله‌های زار داشت

گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست

گفت ما را جلوه معشوق در این کار داشت


راست گفتی بنده مهربان....