الــــهــی نگـــاهــی

الــــهــی  نگـــاهــی

ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا
حلوا به کسی ده که محبت نچشیدست
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
آواز خدا همیشه در گوش دل است
کو دل که دهد گوش به آواز خدا؟
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
بشوی اوراق اگر همدرس مایـے
که علم عشق در دفتر نباشد
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نیـے جان من،خطا این جاست

قرآن

معرفی کتاب

کانال تلگرام الهی نگاهی

بایگانی

۷ مطلب با موضوع «خدا را ییشتر بشناسیم (ویژه)» ثبت شده است

بنام خالق بی همتا

با وجود توضیحات مطلب و مطالب قبل (1) درباره "جبر و اختیــار"، باز هم مسئله "رابطه علم خدا با اختیار انسان" و شبهات موجود در این باره هنوز برای بزرگواری حل نشده است. 

سوال یا شبهه پیش می آید که اگر خداوند می داند فلان شخص گناه می کند، چرا جلو اختیار او را نگرفته و بعد به خاطر معصیتش او را عذاب می کند؟؟و از جمله این موارد. هرچند از قبل توضیح داده شده، لکن باز هم به ایراد نکاتی در این مورد بسنده می کنیم، باشد که موثر افتد.

یکی از اشتباهات رایج ما در طرح این شبهه این است که علم خدا با علم خودمان مقایسه می کنیم و آن را از ذات او جدا می دانیم! یعنی نعوذ بالله خدا را "یک چیز" و علمش را "چیز دیگر" فرض می کنیم! عرض شد که "علیم بودن" از صفات ذات خداست، یعنی برای خدا "اتفاق" معنا ندارد...چیزی در این دنیا برای آن که "علیم" است، اتفاقی نیست! هــــــر رخدادی که در ظاهر و باطن عالم بوده و هست، جبراً در علم علیم هم بوده وگرنه اصلاً وجود نداشته است!

 بعلاوه گاهی ما "اراده"ی خود را نادیده میگیریم و به خطا می اندیشیم: "آیا علم حق تعالی به اینکه عاقبت انسان چه خواهد شد، انسان را به عاقبت خوب یا بد مجبورمی سازد؟! یا انتخاب راه توسط خوداو؟ "

می خوردن من حق ز ازل می‌دانست              گر می‌نخورم علم خدا جهل بود

نکته دیگر اینکه ما به اشتباه گاهاً علم خدا را محدود به "فعلیت کار" میکنیم. یعنی مثلاً می گوییم: "آیا خدا می دانست فلان شخص عبادت و یا معصیت می کند؟..." در حالی که علم خداوند فقط محدود "ظهور و حدوث فعل" نیست، بلکه اراده ی افراد برای انجام عمل هم در ذات علیم است!

نظر حقیر در این رابطه مطابق با نظر استاد جوادی آملی است که می فرمایند: "خداوند می داند فلان شخص در آینده با اراده و اختیار خود چه کار را انجام می دهد."

بنابراین، طبق چیزی که در مطلب قبل هم بیان شد:

- اولاً خداوند زمینه اعمال بد و خوب را فراهم کرده است (طبق اختیاری که به انسان داد) هرچند "مراد اصلیِ او انجام اعمال نیکو" از سوی بندگان است!

- ثانیاً ذات علیم پروردگار به تمــــامیِ جوانب اختیار آدمی و به فعلیت رسیدنِ اعمالِ خیر و شرّ احاطه دارد، و نتیجه اینکه قرار نیست که علم ذاتی او با اختیار انسان تضاد ایجاد کند و باعث "جبــر" شود، فلذا اختیار و اراده آدمی در جای خود محفوظ است!

- ثالثاً، گذشته از دریای بیکران رحمت الهی (که باعث بخشش بسیاری از گناهان بندگان می شود)، پاداش و جزای خلائق در لوح خلقت آنها برقرار است. بدین معنا که رسم دنیا و عدالت خدا بر این است که کردار نهاییِ (به فعلیت رسیده) انسان، سرنوشت او را معین سازند، پس اعمال نیکو پاداش نیکو را در پی دارند و اعمال شرّ جزایشان عذاب الهی است!

در صورت وجود هرنوع سوال یا شبهه، حقیر در خدمت هستم.

بسمه تعالی

گفتیــــم "خود حقیقی" ات را بشناس....

درست است "تو" تک هستی و "خدا" نیز تک است، و تو جدای از او نیستی، اما مواظب باش "خود" را با "خدا" یکی نکنی!

ابن عربی گفته می شود که به وحدت وجود (وحدت خالق و مخلوق) معتقد بود، یعنی بگویی وجود فقط یکیست و العیاذ بالله نتیجه بگیری هر چه هست خداست! من...تو... او...

در اینجا اهمیت راهبر و امام مشخص می شود! معلوم می شود، بی امام و راهبر تا ابد چه بسا گمراه میمانی...مطلب زیر را بخوان و خیلی متّکی به یافته های خودت نباش! اگر نیم عمرت را دنبال راهبر باشی...حق است!

                         مَثَلِ اتکای مطلق به خود و بهره بردن از هدایت امام همانند شنا کردن و با کشتی سفر کردن است!

بسم الله الخالق الباریء المصوّر

خداوند توفیق داده و به 10 مورد از اساسی ترین سوال هایی که ذهن هر "انسان هوشمند" را مشغول میکند، جواب داده ایم. پرسش هایی هستند که از نظر من، اگر مسلمان هنوز برایشان در خود جوابی نیافته است، آرام نمی نشیند و دغدغه دارد.  خدا کند که عبرت گیرنده هایش کم نباشند.  و توفیق داشته باشیم، گامهای مستحکم تری در مسیر حق برداریم....انشاالله
  1. چرا خدا عالم را اینگونه خلق کرد؟
  2. خدا چرا می آفریند؟
  3. چرا انسان را آفرید؟
  4.  چرا خدا همه را به عالی ترین وجه نیافریده است ؟
  5. چرا خدا من را به جای پیامبر(ص) یا علی (ع) نیافرید؟
  6. چرا خدا عده ای را سعادتمند و عده ای را شقاوتمند آفرید؟
  7.  رابطه علم پیشین خدا و اختیار ما چگونه است؟
  8. خدا که می دانست عدّه ای به اختیار خود جهنّمی می شوند چرا آنها را آفرید؟ 
  9. چرا خدا انسان را به گونه ای خلق نکرد که گناه نکند؟
  10. چرا ناخواسته به دنیا می آییم و ناخواسته میمیرم؟ حق اعتراض داریم؟


منابع: نوشته های شخصی + سایت پرسمان دانشجو

اینکه می گویند خدا بی نهایت است، نه بدین معناست که عرض و طولش بی نهایت است، بلکه منظور این است: دارای حد و مرز منطقی و فلسفی نیست! چون هرچه تعریف شد، محدود شد! ذات خداوند تعریف شدنی نیست! اصلاً "تعریف" برای موجودات است، نه کسی که خودش وجود داده! برای تعریف یک "موجود" دنبال ماهیت آن می گردیم و خاصیت این جواب این است که آن را از دیگر موجودات متمایز می سازد و با آنها مقایسه می کند!
هر چیزی ساخته و تنزّل یافته از عالم بالاتر از خود است! فرزند از پدر ومادرش، کتاب از نویسنده اش، ساختمان از سازنده اش و...ولی عالم تمام بودنش را، هستی اش را محتاج "یک هستی بخش" است! چرا که اگر دوتا شد، یکی در کنار دیگری قرار می گرفت، و این یعنی محدودیت! فلذا علّت همه چیــــز یکی ست!
این روزها کم کم یاد میگیرم، اگر کسی اصرار بر این داشت که "خدا نیست"، به او بگویم: 

"اگر حوصله بندگی نداری، فلسفه بافی نکن، وگرنه یک نگاه به آینه کافیست تا به وجودش پی ببری!"


قسمتی بر گرفته از سایت پرسمان دانشجو

اگر کسی خدا را به عنوان خالق جهان و رب العالمین قبول داشت، این مسئولیتی برایش ندارد، مسئولیت از آنجایی شروع می شود که خدا را "ربّ انسان" بداند....

بسم الله الرّحمن الرّحیم

با تقدیم بهترین سلام ها بر تمامی خوبان عالم، علی الخصوص چهارده نور آسمان ولایت، حضرت محمد (ص) و خاندان پاک و مطهرش و درود بر شما عزیزان خواننده. از آنجایی که هدف این وبلاگ صرفاً تقویت مبانی توحیدی اسلام و خداشناسی در جوانان است، با توکل به خداوند متعال قصد داریم، مطالبی با عنوان "خدا را بیشتر بشناسیم"، در مورد شناخت صفات خدا به سبکی نو و مدرن، را ازین پس در این درگاه منتشر کنیم. امیدوارم با انتشار مطالب و نظرات خوبتان، حقیر را یاری فرمایید.