بیا که قصر اَمَل، سخت سُست بنیاد است
بیار باده که بنیاد عمر، برباد است
نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر
که این حدیث ز پیر طریقتم، یاد است
مجو درستی عهد، از جهان سست نهاد
که این عجوزه، عروس هزار داماد است
غلام همّت آنم، که زیر چرخ کبود
زهرچه رنگ تعلّق پذیرد، آزاد است
یکی از خطرهایی که امروز گریبان گیر نسل جوان شده است، که بحثی بس طویل و خواندنی دارد، بحث مشارکت در امور سیاسی است. حال سوالاتی اساسی در ذهن می آید: "آیا سیاسی بودن خوب است؟" آیا باید واقعاً مشارکت کرد یا باید بی خیالش شد؟ چرا رهبری بر تقویت فکر سیاسی جوانان تاکید می کنند؟، آیا واقعاً سیاست ما (جوانان) عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست؟ و...
اگر خداوند توفیق دهد، نظر شخصی ام را در این باره عرض می کنم، باشد که مفید واقع شود. انشاالله!
بسم الله الرّحمن الرّحیم
روش های شیطان به تناسب مذهبی بودن افراد و ادعای آنها، بالاتر می رود. مطمئن باشید شیطان این روزها در جامعه ما به کسانی که بی پروا گناه می کنند، همان گروه دوم که عرض کردیم، خیلی کاری ندارد، بلکه به هر کس ادعایی دارد (مثل من و بچه مذهبی ها) به حزب اللهیا، به ولایی ها، به بسیجی ها و... کار دارد. به نسبت مذهبی بودن و نزدیکی به خدا، ترفند هایش را حرفه ای تر می کند!
"شاید باورمان نشود ولی با همین حدیث و آیاتی که بلدیم ما را متقاعد به انجام گناه می کند." این سخن سخن سنگینی است، خواهشمند است جایی نقل نشود. حالا خوب دقت کنید