الــــهــی نگـــاهــی

الــــهــی  نگـــاهــی

ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا
حلوا به کسی ده که محبت نچشیدست
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
آواز خدا همیشه در گوش دل است
کو دل که دهد گوش به آواز خدا؟
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
بشوی اوراق اگر همدرس مایـے
که علم عشق در دفتر نباشد
▁ ▂ ▃ ▅▅ ▃ ▂ ▁
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نیـے جان من،خطا این جاست

قرآن

معرفی کتاب

کانال تلگرام الهی نگاهی

بایگانی

۷ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۳ ثبت شده است

اَللّهُمِّ اِنْ کانَ ذَنْبی عِنْدَکَ عَظیماً فعَفْوُکَ اَعْظَمُ مِنْ ذَنْبی...

پروردگارا اگر گناه من در نزد تو بزرگ است، پس عفو و بخشش تو بزرگتر از گناه من است...

می گویند یک بنده خدایی داشت از دنیا می رفت، وصیت کرد روی قبرش همین یک بیت را بنویسند:

شرمنده از آنیم که در دار مکافات  

اندرخور عفو تو نکردیم گناهی

خیلی بد است که انسان مرتکب گناه شود، ولی خیلی خوب است آدم بداند با چه خدایی سر و کار دارد...

یادمان نرود: عفو خدا بی اندازه است، این ماییم که باید لایق بخشیده شدن باشیم...

لااله الّا الله در وجود تمــــــــــــــــامی ما انسانها ریشه داره! از همان روزی که "نفخت فیه من روحی" شد. اصلاً من میگم این اصل همان "فِطرَتَ اللِه الَّتی فَطَرَ النّاس علیها" ست.

دیدید گاهی وقتها، تو این فیلم ها هم نشون میدن، شخصی از بــــــــــس مشکلات زندگی بهش فشار میاره، میاد یه جایی وای میسه داد میزنه: خــــــــــــــــــــــدا...؟! (Oh My God)

این همانجایی ست که داره اعتراف می کنه به این "لا اله الّا الله".

منتها یک عده ای از ما از خدا دورتریم، یعنی دیر به دیر به این نتیجه میرسیم که باید فقط از خودش کمک بخوایم (باید خیلی بهمون فشار بیاید که بگیم...) و یک عده ای نزدیکتریم، مقرّب تریم، فشار هم نیاد باز روز و شب میگیم: خــــــــــــدا...

خداوند این حرکت بندشو خیـــــــلی دوس داره چون مصداق همین "لا اله الّا الله" هست که عرض کردم و اینطور آدم میام سمت پروردگارش. چه بسا خیلی از این مشکلات زندگی هم خودِ خدا جلو راه بعضیا میندازه که فقط بیان صداش بزنن...که بفهمن بابا، فقط "خودشه" که کمک می کنه!

در دعای کمیل میخونیم "الهی و ربّی من لی غیرک"...این خیلی اعتراف بزرگی ست...خیلی...! اگر بنده ای بفهمه واقعاً این جمله رو و هنگام دعا، در سجده ها اینو بگه (با معرفت)، والله که خدا روشو زمین نمیندازه...من این رو یقیناً به شما میگم...

وقتی دنبال حاجتی، خدای ناکرده مشکلی، مریضی، گرفتاری... قلباً به خدا بگو...."خدایا...آخه من که جز تو کسیو ندارم...دارم؟".....این جمله رو خدا خیلی دوست داره...

ملتمس دعاییم

وبلاگ ها را، سایت ها را روزانه میگردم...دوستان و غیر دوستان مطالب زیادی با طیف وسیعی از موضوعات بیان میکنند، صدها نظر گاهاً رد و بدل می شود...از خانه بیرون میروم، هزاران انسان را میبینم که دنبالان هزاران هدف و مقصد روزانه و شبانه در حرکتند...اما حقیقتاً هرچه فکر میکنم هردفعه شاید بیشتر به "انــّـا لله و انــّـا الیه راجعون" پی می برم...بخدا که هرکجا را گشتم، کسی را ندیدم، بحثی مهمی را ندیدم، که بالجبر و بالاختیار آخرش به "خدا" و به "مسائل دینی و اعتقادی" ختم نشود...هرچه کنیم، باز همین است، خوشا بحال کسی که اگر می نویسد، برای خداست، اگر میدود، دنبال خداست و نگاهش به سوی خداست...

تا نگاه ما خدایی نشود، زندگی را درک نمی کنیم: مرحوم علامه محمد تقی جعفری رحمة الله عرض می فرمودند: من مورچه ها را میبینم، روزها ساعتها نگاهشان میکنم، بهشان غذا میدهم، میبینم چطور با اینکه در تابستان اینقدر هوا خوب است، بازهم دنبال دلخوشی خودشان نیستند، بازهم آذوقه زمستانشان را جمع میکنند،...باز هم نگاهشان به آن آینده است...یکی میگفت، حاج آقا ما که چه بسا داریم راه میریم اصلاً نمیفهمیم چنتا مورچه زیر پامون له شدن...

نگاهمان به کدامین سو است؟...والله تالله و بالله که نگاهی زیباتر و آرامش بخش تر از این دیدگاه لطیف خدا محور در عالم ندیدم...

اَللّهُمَّ لا تَکِلْنی اِلی نَفْسی طَرْفَهَ عَینٍ اَبَداً

دنیا هم بهترین مکان است هم بدترین مکان....

بهترین مکان است برای آنکه بخواهد توشه آخرتش را جمع کند (الدّنیـــا مزرعة الآخرة) و بدترین مکان است (اَلدُّنیا دارُ بَلاءٍ وَ مَنزِلُ بُلغَةٍ وَ عَناءٍ) برای کسی که آن را برای خودش بخواهد و به خوشی هایش دلگرم باشد.

یکی می گفت: "باید از دنیا نهایت استفاده رو بکنیم و لذت ببریم!"... نمی دانم منظورش چه بود، ولی حرف درستی ست، وقتی ما یک چند ساعتی یا چند روزی به مسافرت و گردش می رویم، به زیارت عتبات می رویم، سعی میکنیم نهایت استفاده را از فضای آنجا بکنیم...چرا؟

چون مطمئنیم، آنجا دائم نمی مانیم...

یک عده ای از روز الست گفته اند:  "رَبُّنَا اللَّهُ " گفته اند پروردگار ما الله است و "ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ"ما او را رها نمیکنیم، اگرچه چند روزی ما را برای بهره برداری به دنیا می برد، و روی قولشان هم هستند...(ثم استقاموا) ولی یک عده ای هم نه...درگیر بازی های دنیا می شوند و هــــی بار خود را الکی سنگین میکنند! مومن از دنیا برای آخرتش بهره میگیرد!!! در معبر که نمی شود خانه کرد...

اینجا محل عبور است!

بیا که قصر اَمَل، سخت سُست بنیاد است

بیار باده که بنیاد عمر، برباد است

نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر

که این حدیث ز پیر طریقتم، یاد است

مجو درستی عهد، از جهان سست نهاد

که این عجوزه، عروس هزار داماد است

غلام همّت آنم، که زیر چرخ کبود

زهرچه رنگ تعلّق پذیرد، آزاد است



سلام دوستان

برای اینکه محیط وبلاگ را زیاد سیاسی نکنیم و سریع این بحث را خاتمه دهیم، و به منظور روشن شدن ماجرا، گفتم با این پست، ماجرای "سیاست زده شدن"، به عنوان یکی از خطرهایی که نسل جوان و مردم را تهدید میکند، تمام کنم و به راه گذشته مان ادامه دهیم.

یکی از خطرهایی که امروز گریبان گیر نسل جوان شده است، که بحثی بس طویل و خواندنی دارد، بحث مشارکت در امور سیاسی است. حال سوالاتی اساسی در ذهن می آید: "آیا سیاسی بودن خوب است؟" آیا باید واقعاً مشارکت کرد یا باید بی خیالش شد؟ چرا رهبری بر تقویت فکر سیاسی جوانان تاکید می کنند؟، آیا واقعاً سیاست ما (جوانان) عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست؟ و...

اگر خداوند توفیق دهد، نظر شخصی ام را در این باره عرض می کنم، باشد که مفید واقع شود. انشاالله!

بسم الله الرّحمن الرّحیم

روش های شیطان به تناسب مذهبی بودن افراد و ادعای آنها، بالاتر می رود. مطمئن باشید شیطان این روزها در جامعه ما به کسانی که بی پروا گناه می کنند، همان گروه دوم که عرض کردیم، خیلی کاری ندارد، بلکه به هر کس ادعایی دارد (مثل من و بچه مذهبی ها) به حزب اللهیا، به ولایی ها، به بسیجی ها و... کار دارد. به نسبت مذهبی بودن و نزدیکی به خدا، ترفند هایش را حرفه ای تر می کند!

"شاید باورمان نشود ولی با همین حدیث و آیاتی که بلدیم ما را متقاعد به انجام گناه می کند." این سخن سخن سنگینی است، خواهشمند است جایی نقل نشود. حالا خوب دقت کنید